چکیده:
تغییرات جهانی،همراه شدن این تغییرات با فناوریهای اطلاعاتی و اقتصاد بازار آزاد،تغییر وضعیت جمعیتشناختی دانشجویان و کاهش منابع مالی دولتها،زمینهء تشویق نظامهای آموزش عالی را برای توجه به ملاحظات ملی و پاسخگویی مناسبتر به نیازهای محلی فراهم کرده است.دانشگاهها و مؤسسات آموزشی عالی در پاسخ به این نیروها نیازمند پرورش و ایجاد بسترهای نوآوری میباشند؛به ویژه آن دسته از نوآوریها که در رویههای موجود تغییرات اساسی ایجاد میکنند-که از آن تحت عنوان"نوآوری مرزشکن"یاد میشود-که این جزء با تکیه بر دستاوردهای جدید در زمینهء دانش و ادارهء اثربخش دانش امکانپذیر نیست.هدف:این مقاله بر این هدف است تا به تشریح اقدامات دانشگاه در مدیریت دانش و ارتباط آن با نوآوری بپردازد.روش انجام پژوهش تحلیل اسنادی بوده نوآوری و ضرورت آن تبیین میشود.در ادامه،اقدامات مدیریت دانش در ارتباط با انواع نوآوری عنوان و در نهایت،نقش دانشگاه در ارتباط با مدیریت دانش و نوآوری تشریح میشود
The rapid changes of the world، information technologies، modern free economic marketing، and shortage in governments financial recourses، have caused higher education systems to focus on their national and regional requirements. To fulfill such requirements in universities and higher education systems، they have to provide the basic needs of innovation. Especially those innovations، which bring fundamental changes (Breakthrough Innovation). The present study aims to describe the measures، Which are taken by university for knowledge management and the relation between knowledge management and innovation. Therefore، the meaning and significance of knowledge management and then the concepts relating to innovation are discussed. The article then concludes with the description of different kinds of innovation and university role in connection with knowledge management and innovation.
خلاصه ماشینی:
مدیریت در دانشگاه اسلامی /44سال سیزدهم،شماره /4زمستان 8831 Modiriyat Dar Daneshgah-E-Eslami,2010(winter)44,Vol,13,No. 4) نقش دانشگاه در مدیریت داشن و ارتباط آن با نوآوری غلامعلی طبرسا1 رقیه ابدالی2 سکینه حاتمی3 چکیده تغییرات جهانی،همراه شدن این تغییرات با فناوریهای اطلاعاتی و اقتصاد بازار آزاد،تغییر وضعیت جمعیتشناختی دانشجویان و کاهش منابع مالی دولتها،زمینهء تشویق نظامهای آموزش عالی را برای توجه به ملاحظات ملی و پاسخگویی مناسبتر به نیازهای محلی فراهم کرده است.
دانشگاهها و مؤسسات آموزشی عالی در پاسخ به این نیروها نیازمند پرورش و ایجاد بسترهای نوآوری میباشند؛به ویژه آن دسته از نوآوریها که در رویههای موجود تغییرات اساسی ایجاد میکنند-که از آن تحت عنوان"نوآوری مرزشکن"یاد میشود-که این جزء با تکیه بر دستاوردهای جدید در زمینهء دانش و ادارهء اثربخش دانش امکانپذیر نیست.
برای دنیای رقابتی امروز،تکیه صرف بر نوآوریهای تدریجی-که در آنها به توسعه یا تعدیل محصولات موجود اکتفا میشود-کفایت نمیکند و به منظور مواجهه با تغییرات عصر نوین،به نوآوری مرزشکن نیاز است؛نوآوریای جهت خلق عقاید جدید یا کاربرد عقاید موجود به شیوههای جدید،که جز بر تکیه بر دستاوردهای جدید در زمینهء دانش و ادارهء اثربخش آن امکانپذیر نمیباشد.
نتایج همچنین در این امر جالب است که آنها پیش فرضهای اتخاذ شدهء قبلی دربارهء اهمیت کارکردهای نشر دانش برای نوآوری را رد میکنند.
(DarrochNcNaughton,2002) با وجود محدودیت تحقیقات پیرامون ارتباط مدیریت دانش و نوآوری،به ویژه نوآوری مرزشکن،بررسی تجربی بیشتر روابط بین این سازهها ضروری است و نتایج حاصل از این تحقیقات،قابلیت کاربرد محدودی دارد.
آنها همچنین تأکید کردند که برای سازمانهای آموزشی مهم است که کاربرد راهبردها برای مدیریت منابع دانشی و فراهم کردن امکان دسترسی مناسب4به این اطلاعات در زمینهء دانشگاهی را درک کنند.