چکیده:
عرفان اسلامی و ذن بودایی را بررسی می کند و در صدد پاسخگویی به پرسش های ذیل بر می آید: 1. ارتباط دین و عرفان چگونه است؟ 2. تفاوت عرفان دینی و عرفان بشری در چیست؟ 3. آیا عرفان بشری می تواند انسانی را به کمال مطلوب برساند؟ نگارنده، پس از معرفی ذن بودایی و عرفان اسلامی، به بررسی نکات اشتراک و اختلاف این دو پرداخته، پس از نقد و بررسی، به این نتیجه می رسد که دین و عرفان، هر دو دارای ریشه فطری بوده، در ارتباط طولی با یک دیگر قرار دارند؛ بدین سبب، تقابل و تضاد در میان این دو، معنا نمی یابد. همچنین بیان می دارد که یکی از نقاط قوت عرفان دینی، ابتنای آن بر وحی است؛ بنابراین، دین به جهت اتصال به منبع الاهی، سریع ترین، نزدیک ترین، سالم ترین و درست ترین راه، جهت کسب معرفت را ارائه می دهد.
خلاصه ماشینی:
"نام ذن، رهیانه یا مراقبه است؛ اما مکاتب دیگر نیز اگرنه بیشتر، همین اندازه بر مراقبه تأکید میورزند؛ حتی به نظر میرسد که در ذن، عمل به مراقبه رسمی، هیچگاه ضرورت ندارد؛ سپس ادامه میدهد: ویژگی ذن «چیزی برای گفتن نداشتن» و تأکید بر اینکه حقیقت در قالب کلمات نمیگنجد هم نیست؛ زیرا این مسأله پیشتر در مادهیمیکه (38) و آموزههای لائوتزو (39) آمده است.
پرانتز، نمایانگر این است که این عمل در سطح تجربی، خود آگاهی پنهان است؛ بنا بر این، واقعیت ساختار نفس تجربی «S» را میتوان به صورت فرمول ذیل ارائه کرد: s(Ä S) یا myself (I SEE) نفس تجربی (S) میتواند مرکز حقیقی تمام فعالیتها باشد؛ زیرا اصل پنهان (Ä S) دائم از طریق نفس تجربی (S) عمل میکند: (- 20 ibid, ppl 8) ایزوتسو در اینجا برای تبیین مسأله میگوید: ماهیت فعالیت «من میفهمم» (I SEE) اگر با مفهوم مشابه آن در عرفان اسلامی مقایسه شود، بهتر فهمیده میشود.
جهت دیگر، چیزی است که با آن، هویت وجودیاش معین میگردد که آن عبارت از این است که ببینیم موجود از نظر شدت و ضعف و کمال و نقص، در کدام درجه از درجات وجود واقع است؛ زیرا ممکنیت ممکن، از تنزل از مرتبه کمال واجب و قوه غیرمتناهی و قهر اتم و جلال ارفع، ناشی میشود و به اعتبار هر درجهای از درجات قصور از مرتبه وجود مطلق که هیچ جهت عدمیت و حیثیت امکانی ندارد، برای وجود، خصایص عقلی و تعینات ذهنی پیدا میشود که به آنها ماهیات و اعیان ثابته گویند؛ پس هر ممکنی در هنگام تحلیل، زوج ترکیبی است از جهت مطلق وجود، جهت مرتبه معینی که در قصور دارد ...
همانگونه که پیشتر نیز بیان شد، دغدغه دین بودایی نیز از همان ابتدای شکلگیری، مسأله انسان و شناخت نفس است؛ اما راه ارائه شده برای وصول به این شناخت، در این مکتب ناکارآمد است."