چکیده:
نظریه جان آستین که در تحول چرخشی فلسفه قرن بیستم به رویکردهای زبانی، نقش آفرین بوده است، جایگاه ویژه ای در فهم زبان دین دارد. دیدگاه وی به نظریه کنش گفتاری معروف است. مقاله حاضر، دو بخش را در بر دارد. بخش اول به تبیین دیدگاه وی اختصاص دارد. در این جهت، ابتدا به نکته آغازین و مورد اتکای او که تقسیم جمله ها به دو نوع حاکوی و کنشی است، اشاره؛ سپس تردید تدریجی وی در این تفکیک و طرح جامع تر او مطرح می شود. در این طرح، او پاسخ به دو پرسش مرتبط به هم را پی می گیرد. آیا جمله های حاکوی هم می توانند کنش های گفتاری تلقی شوند و در نتیجه، صرف نظر از صدق و کذبشان، معیار جمله های کنشی درباره آن ها صادق باشد و از طرف دیگر، آیا عناصر حقیقی در جمله های کنشی می تواند مهم باشد؟ در پاسخ به این دو پرسش، از ابعاد سه گانه جمله ها عدم امکان تفکیک دقیق میان جمله های حاکوی و کنشی، و شرایط کنش گفتاری مطلوب بحث خواهد شد. در بخش دوم، نگارنده در مقام ارائه تحلیلی از گزاره های دینی در متون اسلامی بر اساس دیدگاه آستین برمی آید. در این زمینه، مباحثی چون کنش های گفتاری گزاره های دینی، چند بعدی بودن گزاره های اخباری در دین، اهمیت ویژه بعد احساسی در گزاره های دینی، اشتباهات برخی از دین شناسان غربی در غفلت از بعد اخباری گزاره های دینی، و سرانجام واقع نمایی گزاره های اخباری و انشایی دینی با تکیه بر دیدگاه آستین مطرح می شود.
خلاصه ماشینی:
"آیا او ادعای واقعی را مطرح یا ایمان خودش را اقرار میکند یا دارد دعا میکند؟ آیا اینها به سادگی قابل تفکیک هستند و اینگونه کنش گفتاری، چگونه باید ارزیابی شود؟ شرایط کنشگفتاری مطلوب با توجه به اینکه جملههای حاکوی به بیان حقایق میپردازد و در عین حال، خود بیان حقایق نیز انجام کاری است که به واسطه زبان صورت میگیرد و در نتیجه، کنش گفتاری در این جملهها نیز یافت میشود، آستین به تدریج به این نتیجهگیری هدایت شد که برای فهم هر زبانی، آن چه ابتدا مورد نیاز است، فهم آن براساس کاری است که گوینده از طریق اظهار یک جمله انجام میدهد.
همچنین هر یک از این دو عمل گفتاری، مستلزم اظهار طرز تلقی (10) و قصدی خاص است؛ ولی در اینجا نیز طرز تلقی مناسب، وابسته به نوع کنش گفتاری متفاوت است؛ بنابراین، مرجع (11) و بیان، (12) هر دو، برای بیشتر کنشهای گفتاری اساسی هستند؛ اما پرسش از ماهیت کنش گفتاری ـ پرسش از اینکه فردی میکوشد تا با این جمله چه کاری انجام دهد ـ مقدم است؛ چون که این مطلب، تعیینکننده انواع طرز تلقیهای درونی مناسب و نیز تعیینکننده نوع ارتباطی است که باید بین زبان و جهان برقرار شود.
2. طبق مبنای آستین، گزارههای اخباری قرآن باید واقعنما باشند؛ زیرا او برای فعل گفتاری مطلوب، شرایطی را ذکر میکند؛ مانند به کارگیری لغات در زبان مشترک با مخاطب، مراعات قواعد مرسوم صرف و نحو و لزوم قابل فهم بودن آنها، و توجه به قصد متکلم در بیان آن گزارهها، دقیقا توجه به این شرایط، اقتضای واقعنمایی گزارههای اخباری دینی را دارد."