چکیده:
در این مقاله، برخی توازیها میان روشهای علم و روشهای دین بررسی میشود. این مقاله روایت توازیهای روششناختی در مدل گفتگو را بسط میدهد. درحالیکه طرفداران مدل استقلال صرفا تفاوتهای علم و دین را مد نظر قرار میدهند، مدافعان مدل گفتگو معمولا به شباهتها اشاره میکنند. در این مقاله، تفاوتها نادیده انگاشته نمیشوند.
در اینجا بحث با مقایسه میان ساختارهای کلی اندیشة علمی و دینی آغاز شده سپس نقش مدلهای مفهومی در هر دو حوزه تحلیل میشود. بهدنبال آن، خلاصهای از بحث دربارة نقش پارادایمها در علم و برخی توازیهای ممکن در دین مطرح خواهد شد. در بخش پایانی، توازن میان «موقتی بودن» و تعهد در هر یک از این دو حوزه مد نظر قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"مفاهیم باوره باورها بر تجربه تخیل و تفسیر تمثیله تاثیر میگذارند مدله تجربة دینی داستان و شعایرنمودار 2 ـ ساختار دین آزمون تجربی باورهای دینی، مشکلآفرین است (از اینرو در نمودار فوق، فلش رو به پایین با خط نقطهچین نشان داده شده است) هرچند درخواهیم یافت که معیارهایی برای داوری دربارة اعتبار باورها وجود دارد.
در جریان این گفتگو، سه الگوی کلاسیک حیات دینی هندو مطرح میشود: شیوة اعمال (انجام وظایف اجتماعی و آیینهای خانوادگی بدون تعلق بیش از اندازه به آنها)؛ طریق معرفت (تأمل منضبط در جستجو برای وحدت با برهمن که دربردارندة همة موجودات است)؛ و نهایتا طریق عشق (عشق ورزیدن به خدای شخصوار مانند کریشنای مهربان).
آیا این معیارها را برای گزینش میان پارادایمها نیز میتوانیم به کار بریم؟ آیا خود این معیارها، کاملا به پارادایم وابستهاند؟ خواهم گفت که درواقع، معیارهایی وجود دارند که از جوامع پارادایم فراتر میروند هرچند بهکارگیری آنها، موضوعی برای داوری شخصی است و شیوههای این داوری در مقایسه با علم مشکلآفرینتراند.
علاوه بر این، همواره بعدی شخصی برای عزم ایمان وجود دارد که با وظیفهای که بیشتر از جنبة عقلانی برخوردار است همراه میباشد یعنی وظیفة نشان دادن اینکه یک پارادایم جدید هم پاسخگوی پیام مسیحیت است و هم به جهان کنونی تجربه و به معرفت معاصر، مربوط میشود.
توازیهای دین با علم، دامنهدار و گسترده است زیرا به نظر میرسد معدودی دادههای مشترک یا معیارها وجود داشته باشند که در سنتهای مختلف، متداولاند که با توسل به آنها میتوانیم دلایلی برای گزینش از میان سنتها ارائه کنیم."