چکیده:
آمیختگی و اختلاف سطح علمی در شروح و متون درسی علوم بلاغی و بخصوص علم معانی به دلیل فقدان چهارچوب علمی روشمند و نداشتن تعریف درست و دقیقی از مبانی آن، جایگاه این شاخه علمی را در میان علوم زبانی و ادبی تضعیف کرده و کارآیی های بالقوه آن در ادراک و تحلیل مسایل زبان و ادبیات را پنهان نموده است. این مقاله بر آن است که با تحلیل منطقی تعریف علم معانی و نقد و بررسی برداشت های مختلف از آن و با استفاده از روش شناسی و آموزه های زبان شناسی جدید و تعمق در شیوه های مرسوم ادبی، به برداشتی نو و کاربردی تر از علم معانی برسد.
از این رو، پس از نقد برداشتهای سنتی از تعریف علم معانی، به بحث پیرامون مفهوم درست مقتضای حال می پردازد و از این طریق، ابتدا به ارتباط بنیادین صناعات ادبی و علم معانی توجهی تازه دارد و سپس از طریق نمونه های مختلف که برخی از آنها تازگی دارند، چگونگی تناسب سخن با موضوع را در سطوح گوناگون خط، آوا، واژگان و جمله بررسی می کند.
Ma’āni (semantics)، an important and potent branch of the traditional literary and linguistic studies، has gradually lost its original importance due to lack of a clear theoretical framework. This is caused by the confusion and misunderstanding of its definitions and essential concepts. In this article، profiting new linguistic methodology، it is tried to arrive at a new and clear understanding of Ma’āni by examining its original definition and concepts، and criticizing the secondary texts and explanations which are considered as the main sources of the misinterpretation. Literary examples cited all through the article demonstrate the potential of this new understanding of Ma’āni to a more vivid study and analysis of the Persian literary works.
خلاصه ماشینی:
پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی(علمی-پژوهشی) دانشکدهء ادبیات و علوم انسانی-دانشگاه اصفهان دورهء جدید،شمارهء 3،پاییز 8831،ص 67-95 بازنگری مبانی علم معانی و نقد برداشتهای رایج آن دکتر محمد رضا امینی* چکیده آمیختگی و اختلاف سطح علمی در شروح و متون درسی علوم بلاغی و بخصوص علم معانی به دلیل فقدان چهارچوب علمی روشمند و نداشتن تعریف درست و دقیقی از مبانی آن،جایگاه این شاخهء علمی را در میان علوم زبانی و ادبی تضعیف کرده و کارآییهای بالقوهء آن در ادراک و تحلیل مسایل زبان وادبیات را پنهان نموده است.
ازاینرو،پس از نقد و برداشتهای سنتی از تعریف علم معانی،به بحث پیرامون مفهوم درست مقتضای حال میپردازد و ازاین طریق،ابتدا به ارتباط بنیادین صناعات ادبی و علم معانی،توجهی تازه دارد و سپس از طریق نمونههای مختلف که برخی از آنها تازگی دارند،چگونگی تناسب سخن با موضوع را در سطوح گوناگون خط،آوا،واژگان و جمله بررسی میکند.
3. اهمیت بررسی روشمند میراث علوم بلاغی علیرغم نقد و بررسیهایی که تاکنون انجام شده است،باید دانست که قرار دادن علم معانی در جایگاه درست آن در دانش و مطالعات زبانشناسی امروز بسرعت و به آسانی ممکن نیست و این کار نیازمند اندیشه و مطالعه بیشتر در مبانی و پژوهش خلاق در کاربردهای علمی آن در زبان و ادبیات فارسی است.
دلیل بزرگ دیگری که جمود ذهنی برخی شارحان و نویسندگان کتابهای معانی را نشان میدهد،آن است که برای هر مطلب تنها مثالها و نمونههای مکرری را به کار میبرند که صدها سال قبل توسط نویسندگان اولیه ارائه شده است، در صورتی که،اگر کسی تسلط کافی و واقعی بر مبانی هرکدام از شاخههای علوم زبانی داشته باشد،بسادگی میتواند مثالهای فراوان از کبت ادبی قدیم و جدید و یا حتی از زبان عامهء مردم استخراج کند.