چکیده:
آموزش و پرورش و تعلیمات آن که ناظر به اهداف عام و خاص در محدوده ارزشها و
آرمانهای هر ملتی است نقش اصلی را در توسعه اقتصادی اجتماعات انسانی ایفا میکند
بنحوی که میتوان آینده هر نسلی را در چگونگی آموزش گذشته آن نسل جستجو نمود بر این
اساس نیروی انسانی در جوامع مختلف تحت مقتضیات برنامهریزی شده، میتواند مشمول
عنوان سرمایه انسانی گردد و با حائز شدن بینشها و توانائیهای علمی و اندیشهای
متناسب با شرایط محیطی، خود عاملی پویا و پر تحرک در ایجاد رشد اقتصادی و مالا
توسعه اقتصادی گردد."سرمایه انسانی"ناشی از مخارج آموزشی، بر خلاف پنداشته برخی از
اقتصاددانان، از آنجا که دارای بازدهی مستمر در طول زندگی و همچنین پیآمدهای مثبتی
در ارتباط با محیط اجتماعی است نوعی سرمایهگذاری تلقی میگردد و بررسی اثرات آن بر
وجوه متفاوت رفاه اقتصادی موید این معنی است که حتی نسبت به سرمایهگذاریهای
فیزیکی دارای بازدهی بیشتری است.بهمین جهت باور مقاله بر آن است که نظامهای آموزشی
در دنیای توسعه نیافته چنانچه اهداف خویش را با تکیه بر خودباوری و نیل به اهداف
توسعه طراحی نمایند سنگ بنای ارتفاع اقتصادی خود را در دهههای آتی بنحو شایستهای
تعبیه کردهاند.
خلاصه ماشینی:
"اکنون این سئوال مطرح است که، کشورهای توسعه نیافته جهان، در این ارتباط چه باید بکنند؟آیا راه نجات آنان، صرف بودجههای کلان و بزرگی در راه آموزش بهداشت و تغذیه شهروندان خویش است تا از این طریق در نیروی انسانی خویش سرمایهگذاری کرده و امیدوار باشند و از طریق چنین نیروی کار تحصیلکرده و کارآمدی، به درآمدهای بیشتر و بهزیستی قابل قبولتری دست یازند؟پاسخ مثبت به این سئوال قدری تردیدآمیز است چرا که مگر هماکنون اوضاع آنها بر همین منوال نیست؟مگر نه آن است که گفته میشد در تمامی کشورهای در حال توسعه، میزان وسیعی از بودجه های کشور صرف آموزش و تعلیم و تعلم میشود؟بنابراین چگونه است که در این ارتباط مفری حاصل نگردیده است؟علت در کجاست که در حالیکه اختصاص وجوه به هزینههای آموزشی در مواردی به بینش از یک پنجم(5/1)بودجه کشور میرسد اما هر چه میگذرد نظام آموزشی کشورهای در حال توسعه حتی موفق نمیشود درصد بیسوادان خود را کم نماید و یا اندکی از وابستگی خویش به آموزشهای مرسوم در سایر کشورهای معمولا پیشرفته بکاهد؟و از اینها گذشته مانع گردد که فارغالتحصیلان و افرادی که یا هزینه او تحصیل میکنند و متخصص میشوند، در خدمت اقتصاد مسلط قرار نگیرند؟طبق آمارهای موجود در آسیا، کل هزینههای عمومی آموزش در خلال دهه 1960 سه برابر و در افریقای لاتین بیش از دو برابر شده است."