چکیده:
مجلس گویی از شیوههای کهن تعلیم و تبلیغ موضوعات دینی و عرفانی در میان مردم عامه است.متصوفه نیز این شیوه را در خانقاهها به کار میبستهاند.از آنجا که بسیاری از صوفیان بزرگ اهل وعظ و نمبر بوده و کتابهایی نیز تألیف کردهاند،بیشک این شیوه در تدوین آثارشان تأثیر داشته است.در این مقاله،شیوهء مجلس گویی در مجالس سبعهء مولوی بررسی شده است.خطابی بودن نثر،به کار بردن شیوهء گفتگو،ترجمهء آیات و احادیث،آوردن دعا و مناجات در جایهایی از سخن،استناد به داستان و حکایت و مثال وتمثیل در توضیح و تبیین مطلب،استناد به شعر،توصیف صحنهها و حالات به شیوهء داستاننویسان و استفاده از سجع از ویژگیهای مجالس است.آنچه مطالب را در مجالس به هم پیوند میدهد،اصل تداعی ذهنی است.در مجالس مولوی از شیوههای بلاغی مانند تکرار و تأکید و پرسش و امثال آنها نیز در القای مطلب به مخاطب استفاده شده است.به کار بستن بیشتر شیوههای مذکور براساس رعایت مقتضای حال است.
خلاصه ماشینی:
"همچنانکه پیش از این اشارت رفت،مجلس گفتن شیوهای خاص داشته است که میتوان آن را بلاغت منبری61نامید و از آنجا که بسیاری از آثار متصوفه را مشایخی نوشتهاند که خود اهل وعظ و منبر بودهاند و این شیوه در تدوین و تنظیم آثار آنان مؤثر بوده است،71مطالعه در شیوهء مجلس گویی ما را در شناخت بیشتر شیوهء نثرنویسی متصوفه به ویژه از نظر طرح و تنظیم و ترکیب مطالب و عناصر تشکیلدهندهء آنها وخلاصهء کلام شیوهء بیان آنان،یاری میرساند.
به همین مناسبت داستان بازی را میآورد که به فرمان شاه برگوشهء بامی نشست اما کودکان تصور میکردند که باز از بهر تیتی و توتوی ایشان در آنجا نشسته است؛نیز به مناسبت اینکه زاهد همهء عبادات خود را از خود میبیند و عارف همه چیز را از سوی حق،داستان پادشاهی را میآورد که از میان خدم و حشم خویش به غلامی بیشتر توجه داشت که از دیگران بیدستوپاتر بود و چون در همین داستان سخن از حسد دیگران است به یاد حسد برادران به یوسف میافتد به سبب عنایت پدر به وی و به مناسبت اینکه پادشاه و غلام اثر آن حسد را در دیگران معاینه میدیدند به این بحث میرسد که آثار همهء احوال درونی انسان در چهرهء او نموده میشود و مطلب اخیر را به آیه «یوم تبلی السرائر» میپیوندد،و در همین داستان به مناسبت آنکه پادشاه شکارهای نیکو کرده بود به این مطلب میرسد که«پادشاه ازل و ابد را شکار عزیز،دل عاشقان است» و این رشتهء تداعی همچنان تا پایان بحث ادامه مییابد(87-68).
مقایسهء شیوههای مجلسگویی و ظرایف آن،با دیگر متون منثور متصوفه بیانگر آن است که نویسندگان عارف مسلک-که بسیاری از آنان خود اهل وعظ و مجلسگویی نیز بودهاند-در تدوین آثار خود از این شیوه متأثر بودهاند و از نظر نوع مطالب و ترکیب آنها و رعایت مقتضای حال،از شیوهء مجلس گویی پیروی کردهاند."