خلاصه ماشینی:
"کیم و کاواکی در پژوهشی در ایالتهای مختلف آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که در ایالتهایی که سطح سرمایهء اجتماعی بالا یا متوسط بوده سطوح بالاتری از سلامت جسمانی و روانی شهروندان(که از شاخصهای کیفیت زندگی میباشند)مشاهده شده است.
نتایج نشان داد سالمندانی که سرمایهء اجتماعی بیشتری داشتهاند و ضمن قرار گرفتن در شبکههای وسیع،موثر و عمیق اجتماعی با اعضای قابل اعتماد این شبکهها ارتباطات مستمری داشتهاند،در برخی شاخصهای کیفیت زندگی همچون سلامت روانی و جسمانی و رضایت از ابعاد مختلف زندگی وضعیت بهتری را نسبت به همتایانی که فاقد تجربه اجتماعی مشابه بودهاند گزارش کردهاند (Handry Mc Vittie,2004) .
در این پژوهش با توجه به چارچوب نظری و پژوهشهای پیشین،هر دو بعد سرمایهء اجتماعی به عنوان متغیر مستقل که بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی اثر میگذارد مدنظر قرار گرفته است.
جدول 1:نحوهء ارزیابی پاسخگویان از ابعاد مختلف کیفیت زندگی (به تصویر صفحه مراجعه شود) 1-کاملا ناراضی 2-ناراضی 5-کاملا راضی 3-تاحدودی راضی 4-راضی از آنجا که سطح سنجش متعیرها رتبهای بوده است،میانه به عنوان مهمترین شاخص پراکندگی مرکزی برای توصیف وضعیت مورد استفاده قرار میگیرد.
جدول 3:تبیین رابطهء سرمایهء اجتماعی و ابعاد مختلف آن با کیفیت زندگی (به تصویر صفحه مراجعه شود) برای تعیین رابطهء بین متغیرهای مستقل و وابسته با توجه به سط سنجش متغیرها از آمارههای کندال و اسپیرمن استفاده شده است.
این یافته در راستای پژوهش گروسی بر روی زنان شهر کرمان است که نشان داد مشارکت رسمی زنان این شهر در سطح بسیار پایینی است(گروسی،4831)همچنانکه ازکیا و غفاری هم در کار خود به این نتیجه رسیدند که میزان مشارکت رسمی در بین اکثر افراد مورد مطالعه در سطح متوسط و پایین قرار دارد(ازکیا و غفاری،0831)."