چکیده:
طرح مساله: فقدان فرصت های زندگی و عدم دسترسی افراد معلول به ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، تبعیض و طرد اجتماعی افراد معلول را در پی دارد. مقاله حاضر به اطلاعات مربوط به افراد معلول در ایران و خدمات حمایتی و اقداماتی که به این افراد امکان دسترسی به فرصت های زندگی را می دهد می پردازد.
روش: مطالعه حاضر از نوع اسنادی و تجزیه و تحلیل ثانویه است که در آن از اطلاعات و آمار سازمان بهزیستی و مرکز آمار استفاده شده است.
یافته ها: معلولیت در شرایط فقدان فرصت های زندگی به طرد اجتماعی منجر می شود. جامعه به منظور جذب کامل افراد معلول ملزم به تامین این فرصت هاست. در ایران از سویی با محدودیت و کمبود چشمگیر اطلاعات و آمار مربوط به جمعیت افراد معلول و وضعیت آن ها و از سویی با ناچیز بودن اقدامات حمایتی و محدودیت در اشتغال و فقر قابلیتی معلولان در زمینه هایی مانند آموزش روبه رو هستیم.
نتایج: در ایران افراد معلول به دلایلی چون محرومیت درآمدی، مشخص نبودن میزان و نوع اشتغال، فقر قابلیتی در خصوص شاخص آموزش و فقدان اعتبارات لازم جهت اجرای قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، در شمار فقیرترین و مطرودترین افراد جامعه قرار دارند.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله با تأمل در ادبیات موضوع که فقدان فرصتهای زندگی مانند امکانات تحصیلی،آموزش و مهارتهای شغلی(فقر قابلیتی)، بیکاری و عدم اشتغال و محرومیت درآمدی را موجب طرد اجتماعی معلولین قلمداد مینماید،به بررسی اطلاعات و آمار موجود درباره جمعیت افراد معلول در ایران پرداخته شده است.
جدول 1:تعداد دریافتکنندگان وام اشتغال معلولین تحت پوشش (به تصویر صفحه مراجعه شود) ماخذ:معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور،زمستان 5831 از سویی براساس مادهء هفت قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مصوبهء 3831 دولت موظف است جهت ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد معلول تسهیلاتی چون تامین حق بیمه سهم کارفرما،اختصاص حد اقل 3 درصد از مجوزهای استخدامی،پرداخت تسهیلات اعتباری به واحدهای اشتغال و...
بدین ترتیب فقدان اطلاعات و آمار در خصوص اشتغال و بیکاری معلولین،ناچیز بودن تسهیلات خود اشتغالی یا کارفرمایی و قرار نداشتن آن بر اصول دقیقی که بهطور واقعی منجر به اشتغال مستمر و دائمی معلولین گردد و وجود موانع و مشکلات در تحقق حد اقل 3 درصد از مجوزهای استخدامی برای معلولین فوق دیپلم به بالا،نشان از فقر و طرد اجتماعی این افراد دارد.
همانگونه که ملاحظه میشود در جامعهء ایران افراد معلول به دلیل محرومیت درآمدی، مشخص نبودن میزان اشتغال و نوع اشتغال،نبود اطلاعات و آمار کافی که میزان فقر قابلیتی آنها را مشخص نماید،نبود امکانات و اعتبارات لازم در جهت اجرای قانون جامع حمایت از حقوق معلولان،در شمار فقیرترین و مطرودترین افراد جامعه قرار دارند،لازم است جامعه در هدایت معلولین به سوی منابع تحصیلی و اشتغال منطبق با شرایط آنها از ابتدای زندگیشان و نیز منطبق ساختن اشتغال با وضعیت آنها برنامهریزی نماید."