خلاصه ماشینی:
"این نوع نقد،تنها به بعد محتوایی آثار سینمایی اهمیت میدهد و (به تصویر صفحه مراجعه شود)آلفرد هیچکاک وقتی هیچکاک دربارهی اتفاقی در کودکیاش حرف میزند که طی آن پدرش او را به پلیس تحویل داده و به زندان انداخته است، تروفو آثار این اتفاق دوران کودکی هیچکاک را در بن مایهی ترس از پلیس در فیلم«روح/روانی» هیچکاک مییابد توجه چندانی به فرم و شکل آنها ندارد و در نهایت به رد یا قبول یک فیلم براساس ویژگیهای فرامتنی دست مییازد.
اما فروید از سوی دیگر برای ضمیر انسانی سه سطح را قایل میشود: - Id (نهاد):مخزن نیروهای روانی و غرایز (به تصویر صفحه مراجعه شود)کارل گوستاو یونگ یونگ که از شاگردان فروید بود خودآگاهی را به یک اقیانوس تشبیه میکرد که جزیرهی ناخودآگاهی از میان آن سربرآورده و این جزیرهی ناخودآگاهی در میان اقیانوس خودآگاهی محصور بوده و خط مرز بین اقیانوس و ساحل را که کمی آب و کمی خشکی است به نیمه خودآگاهی تعبیر میکرد یا«رانه» (Drive) های انسانی است؛مثلا برای رفع تشنگی و گرسنگی.
نظریهپردازان مکتب فرانکفورت از مباحثشان اینگونه نتیجه میگیرند که راه حل رهایی از این مهلکه مکتب فرانکفورت به«عادتزدایی»از راه هنر مدرن اشاره میکند که باعث فاصلهگذاری میان تماشاگر و واقعیت میشود و تماشاگر را به یک نوع دیالکتیک وارد میکند که آنان بر این فرایند آشناییزدایی از طریق «دیالتیک منفی»نام مینهند (به تصویر صفحه مراجعه شود)تئودور آدرنو روی آوردن به هنری آلترناتیو است و نام آن را«هنر مدرن»میگذارند."