خلاصه ماشینی:
"وی تجربه ساخت فیلم کوتاه درباره بیماران سرطانی و جانبازان را داشته و در این زمینه حدود دو سال کار کرده است.
با اینکه رشته تحصیلی شما تئاتر بود؛چطور یکباره تغییر مسیر دادید و سر وقت فیلم کوتاه رفتید؟ شرایط کار کردن در تئاتر،نامناسب و محدود به یک سری متون خاص از پیش تصویب شده بود.
در همان کار احساسا کردم که اگر به عوامل فیلمت عشق بورزی و آنها را از خود بدانی؛میتوانی بر مخاطب،پس از اکران فیلم تأثیر کافی بگذاری و اگر غیر از این باشد؛مسیر خلاقیت از ذهن شما به ذهن دیگران و در نهایت به پرده نمایش،دارای اختلال خواهد شد.
قدمهای اولیه باید در نهایت به فیلم سینمایی بلند ختم میشد؛ولی میزان عشق و ایثاری که در این کار بود؛قابل مقایسه با زمانی که وارد سینمای بلند شدیم نبود و این هم به نظر من طبیعی است.
وقتی دست به کار اولین فیلم بلند خود شدید؛ آیا میخواستید فیلمسازی باشد که نامتان برای دفترهای تهیهکننده فیلمها،منتقدان یا مخاطبان و حتی جشنوارههای خارجی جذاب باشد؟ شرط اولم این بود که نمیخواهم به هر قیمتی فیلم پرفروش بسازم؛وگرنه میتوانستم دو سال زودتر کارم را شروع کنم.
آیا ساخت فیلم کوتاه را آسانتر از فیلم بلند میدانید؟ از نظر جانبی و حاشیهای بله و این به دلیل مسائل اقتصادی سینما است.
این آرزو بیشتر به خاطر جوانهایی است که الان مشغول به کارند؛مثل شهرام مکری که من اطمینان دارم در سینمای بلند نیز فیلمهای خوبی خواهد ساخت؛و خیلی دوستان دیگر از جمله عاطفه خادم الرضا."