چکیده:
براهمة مغ یا مغهای آفتابپرست گروهی از روحانیان هندی بودند که احتمالا ریشهای ایرانی داشتند و بازماندگان سیستانیهای آفتابپرست بودند. این سیستانیها گروهی ایرانینژاد و غیرزرتشتی بودند که مدتها قبل به سرزمین هند مهاجرت کرده و بهتدریج وارد قشر روحانیان هندی شده بودند. براهممهر نیز ــ که یکی از پرآوازهترین دانشمندان ستارهشناس هندی است ــ از میان همین براهمة مغ برخاسته است. یکی از مهمترین آثار او کتاب برهیت سمهیتا است که در قرن سیزدهم میلادی به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. با توجه به ریشة احتمالا ایرانی براهمة مغ، شاید جستوجو در میان آثار و تألیفات آنان سبب روشنشدن پارهای از گوشههای تاریک تاریخ تحول دانش نجوم در ایران باستان شود. از این رو، در مقالة حاضر سعی شده است تا آگاهیهایی، هرچند جسته و گریخته، دربارة سیستانیهای آفتابپرست و براهمة مغ ارائه شود و کتاب برهیت سمهیتا نیز، به اجمال، به خوانندگان فارسیزبان معرفی شود.
خلاصه ماشینی:
"یکی از این سیستانیهای آفتابپرست براهممهر یا ورهامیهرا (Varha mihra) است که پرآوازهترین دانشمند ستارهشناس هندی است و تألیفات فراوانی دارد؛ از جمله کتاب بسیار مهم پنج سندهانت (Panca Sidanthika) و کتاب دایرة المعارف مانند برهیت سمهیتا (Brhat Samhita) که خوشبختانه در قرن سیزدهم میلادی به زبان فارسی ترجمه شده و هم اکنون نسخههای خطی متعددی از این ترجمة فارسی در کتابخانههای هندوستان و پاکستان موجود است.
گزارشگر بر این تصور است که مسئولین مؤسسات آموزش عالی و مدیران صنعت چاپ و نشر کشور از وجود ترجمة فارسی این اثر مهم و ذیقیمت ــ که در طی این مقاله نشان خواهیم داد به احتمالی میتواند از نظر تدوین تاریخ علم نجوم در ایران باستان حائز اهمیت باشد ــ بیخبر بوده و در فراهم آوردن امکانات دستیابی به این منبع غنی برای آن قشر وسیع از پژوهشگران ایرانی و فارسیزبان که با زبان سانسکریت یا یکی از زبانهای علمی زنده آشنایی ندارند کوتاهی کردهاند.
طبقهبندی لکههای خورشید از نظر رنگ و موضع و شکل ــ آن هم لکههایی که رؤیت آنها با چشم غیرمسلح اگر غیرممکن نباشد (همانگونه که یونانیان و دیگر ملل غربی نتوانستند آنها را بدون کمک دوربین و تلسکوپ رصد کنند)، لااقل بسیار دشوار است ــ نمیتواند کار فردی باشد که این لکهها در طول حیات علمی او فقط سه یا چهار بار و تنها برای یکی دو هفته فعال میشوند."