خلاصه ماشینی:
"فصل سوم نیز به روش تحقیق اختصاص یافته است براساس توضیحات نویسنده در این بخش،این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادین و توصیفی است که به روش ژیمایش انجام گرفته است.
پرسشنامهی ساخته شده از این طریق،بیش از آنکه توانایی سنجش میزان اعتقاد مذهبی-اگر سنجش این میزان ممکن باشد-را داشته باشد،توانایی سنجش نسبت نوع دینداری افراد با قرائتهای رسمی از مذهب را دارد.
به عنوان مثال مواردی نظیر مراقب از سلامت خود،میانهروی در معیشت،راستی،وفاداری،رواداری،امانتداری،رعایت حقوق دیگران، احساس مسئولیت نسبت به دیگران،خوشرفتاری،پرهیز از سوءظن و آزار دیگران،بهرهبرداری از دنیا و آبادانی،کمک به مستمندان،جدیت در کار،ازدواج،آبادانی و حفظ محیط زیست،آزار نرساندن به حیوانات، (به تصویر صفحه مراجعه شود) عزت نفس،صبر و پایداری و تفکر و تعلق در این آزمون به عنوان معیارهای سنجش میزان اعتقاد مذهبی اسلامی افراد آمدهاند،بدون اینکه مرز انواع و یا منشأ مذهبی این نوع باورها با موارد مشابه آنها در سایر باورهای دینی و یا عرفی مورد پرسش واقع شود.
نمونهی انتخاب شده توسط محقق به هیچ وجه نمیتواند معرف باشد و برای بررسی صحت این آزمون در مورد جامعه باید به گروههای گستردهتری از مردم مراجعه کرد و آزمون را در مورد آنها نیز انجام داد.
اگر این آزمون براساس طیف لیکرت نیست پس چیست؟و اگر آزمون براساس طیف لیکرت ساخته شده است،پس مراحل مربوط به ساختن طیف لیکرت از جمله تحلیل ثانوی در این تحقیق کجاست و چگونه انجام شده است؟ در پایان باید گفت که مهمترین چالش که این کتاب با آن مواجه است،مسئلهی دست یافتن به ترکیبی از باورهای دینی و اصول علمی است."