چکیده:
گزارش و بررسی اجمالی تحولات مهمی که در فاصله ششصد ساله میان حکومت طاهریان تا تیموریان در هرات
روی داده ، هدف این نوشتار است . نویسنده تصویری از هرات که در روزگاران گذشته « فرهنگ شهر » ی مهم و
نظرگیر به شمار میآمده پیش روی خواننده مینهد و او را به دیدار مدارس ، مکاتب و کتابخانههای آن که رونقی
بسزا داشته میبرد و با دانشمندان ، شاعران و نگارگران چیرهدستی که در برابر امواج پیدرپی آسیبها ، ویرانیها و
کشتارها استوار ایستاده و مشعل فرهنگ و تمدن اسلامی را همچنان فروزان نگاه داشتهاند ، آشنا میسازد .
خلاصه ماشینی:
"این دهقان خراسانی چنانکه نلدکه خاورشناس آلمانی نیز پنداشته همان پیر جهاندیده هرات بوده که فردوسی در شاهنامه آنجا که به پادشاهی هرمز پسر انوشیروان پرداخته از او چنین یاد کرده است : یکی پیر بد مرزبان هری پسندیده و دیده از هر دری جهاندیده و نام او بود ماخ سخندان و با برگ و با برز و شاخ بپرسیدمش تا چه دارد زیاد زهرمز که بنشست بر تخت داد چنین گفت پیر خراسان که شاه زهرمز که بنشست بر تخت داد ( قزوینی ، 164 ؛ صفا ، 1/614-615 ) سلجوقیان که با شکست سپاه سلطان مسعود غزنوی در جنگ دندانقان در حدود سال 429 ه بر قلمرو غزنویان در خراسان دست یافتند ، طغرل بزرگ دودمانشان ، هنگام تقسیم سرزمینهای مفتوحه هرات و اسفزار را در ضمن سرزمینهای خاوری ایران به یکی از برادران خود بنام موسی بیغو داد و بیغو و فرزندانش در روزگار سه پادشاه بزرگ سلجوقی طغرل بیک ، آلپ ارسلان ، ملکشاه ( 429-485 ه ) بر هرات و حوالی آن حکمرانی داشتند ( ظهیرالدین نیشابوری ، 18 ) .
از آنچه گفتیم و نیز از مجموع رویدادها چنین برمیآید که علیرغم فرصتهای مناسب و استثنائی که در حدود صدوبیست سال آرامش و امنیت و رفاه و رونق و ثروت سرشار دولت و ملت و نیز سنخیت و ذوق علمی و ادبی شاهان و شاهزادگان و وزیران عصر تیموری و پشتیبانی بیدریغشان از اهل فضل و ارباب دانش در هرات و دیگر مراکز قلمرو این سلسله در سمرقند و بخارا به چشم میخورد ، با اینکه در هر دوره و در هر نقطه کم و بیش دانشمندی در فنی از فنون درخشیده است باز نسبت به روزگار پیش از مغول خصوصا فاصله سدههای سوم تا پنجم دانشها کمرنگ و دانشمندان کممایه مینمایند ."