چکیده:
از جمله مسائلی که از سده نخست هجری توجه دانشمندان علم قرائت و تفسیر را به خود جلب نمود و موجب
پیدایش آراء و نظریاتی گردید، پیدایش اختلاف قرائت در عرصه کتاب الهی بود.
پدیده اختلاف قرائت به عنوان واقعیتی انکار ناپذیر قرنها افکار دانشمندان علوم قرآنی و نیز قاریان را تحت تأثیر
قرار داد و به نوبه خود آثار و مکاتبی در حوزه قرائت به وجود آورد که آثار آن تا عصر حاضر باقی است. پدیده
اختلاف قرائت در عین حال در دورههای مختلف از ماهیت واحدی برخوردار نبوده بلکه در هر دورهای، عللی توجیه
گر اختلاف قرائت است. اینکه قراءات مختلف تا چه میزان با واقعیت قرآن در ارتباط بوده و در این میان کدام قرائت و
با چه ضابطهای بر دیگر قراءات
ارجحیت یافته است، این خود مطلب دیگری است که به نظر میرسد در کنار نزاعهای تاریخی قاریان، نحویون
متکلمان، فقها، مفسران، ...حرکت و هویتی مخصوص به خود دارد که در این مقاله برآنیم تا به اختصار - پس از
بررسی اختلاف قرائت در دورههای مختلف ـ به آن بپردازیم اما قبل از هر کلام دیگر ابتدا بحث کوتاهی در باب
موضوعیت قرائت قرآن به میان میآوریم.
خلاصه ماشینی:
"برخی از این سؤالات به قرار زیر است: 1 ـ وقتی ماهیت حروف هفتگانه به درستی شناخته نشده و به گفته ابن عربی نص و اثری هم در تعیین آن نرسیده است، چگونه میتوان ادعا کرد که مصاحف عثمانی مشتمل بر احرف سبعه نوشته شده یا نه ؟ 2 ـ به فرض که در نزول قرآن بر اساس حروف هفتگانه گشایش و رخصتی برای مردم در انتخاب قرائت دلخواه بوده است، چرا دست تقدیر الهی پدیدهای در عرصه قراءات قرآن، به وجود آورد که مایه اختلاف در بین مسلمانان گردد با آنکه روایات زیادی در نهی از اختلاف وارد شدهاست (خویی، ص 182).
ابن جزری شخصا معتقد بود که «هر قرائتی که به وجهی از وجوه با قواعد عربی موافقت داشته باشد و علاوه بر آن بارسم الخط یکی از مصاحف عثمانی ـ گرچه به صورت احتمالی ـ منطبق و سند آن نیز صحیح باشد، قهرا در شمار قراءات صحیح است و رد و انکار آن جایز نیست؛ بلکه چنین قرائتی در زمره احرف سبعه منقول از پیامبر (ص) به شمار میآید و پذیرش آن بر مردم واجب است، اعم از آنکه چنین قرائتی از ناحیه قاریان هفتگانه یا دهگانه و یا قاریان دیگر ـ که قرائت آنان مورد قبول واقع شده ـ به دست ما رسیده باشد، اما اگر یکی از سه رکن گفته شده دچار اختلال شود برآن قرائت، عنوان ضعیف یا شاذ اطلاق میگردد اعم از آنکه از ناحیه قاریان هفتگانه یا قاریان مهمتر از آنان باشد»(همو، 1/9)."