چکیده:
نویسنده محترم مقاله «قضیه معدوله و محصله» (مقالات و بررسیها، 61، ص 81 ـ 103) «در صدد اثبات این
مدعا است که در کتب منطقی ـ از ترجمه کتاب ارسطو گرفته تا کتب منطقی اخیر در سه مورد [تقسیم قضیه به معدوله و
محصله، تقسیم لفظ به معدول و محصل و گفتگو در باره ملکه و عدم]، در هر سه مورد اشتباه رخ دادهاست (ص 81).
نوشتار حاضر ابتدا با تفکیک شناخت امر واقع از تبیین آن، خطای«اخذ مالیس بعلة علة» را در مقاله یاد شده نشان
میدهد، آنگاه با طرح ملاحظات انتقادی گزارش تاریخی نویسنده محترم را ارزیابی کرده و در پایان با ارائه فرضیهای
فرامنطقیابهام موجود در کتب تاریخی در خصوص مسائل سهگانه یاد شده را تبیین میکند.
خلاصه ماشینی:
"وی همچنین به عبارتهای پایانی مقاله نخست آنالوطیقای اولی ارجاع میدهد که ظاهرا «مرادش» حدود محدود و غیر محدود در اقیسه» است (52a15- 25)فارابی با ارجاع به همه سخنان ارسطو، چنین نتیجه گرفته است که همه سخنان وی به نحو سازگار دلالت میکند براینکه مراد وی از غیر محصل در مقابل ملکه است و لذا روشن نیست که شارحان به چه انگیزهای به تفسیری نا سازگار با مجموعه عبارتهای وی دست زدهاند، در حالی که این تفسیر ما با حقیقت نیز سازگار است «(ج 2 ص 29) شارحان متقدم نیز ممکن است از انگیزه فارابی بپرسند که چگونه تفسیری ناسازگار با بیان صریح ارسطو در - 16b16) (16a30 ارائه میکند ؟ انگیزه وی، هر چه باشد، این نکته مسلم است که بر خلاف تصور نویسنده محترم فارابی و منطق دانان مسلمان دچار اشتباه در فهم عبارت ارسطو نشدهاند بلکه اقتضای تفسیر سازگار با نظام فلسفی ـ منطقی ارسطو را در این یافتهاند که از ظاهر عبارت (16a30 - 16b16)فراتر روند و با قرائت جدیدی از عبارتهای وی غیر محصل را به معنای عدم ملکه بگیرند و این سر نخ اصلی سر در گمی نزد متأخران است.
داوری بین فارابی و ابن سینا در این مسأله یکی از مباحث آثار منطقی متأخر، به ویژه منطق نگاریهای دو بخشی است ( فرامرز قراملکی، تحلیل قضایا، ص 407 ـ 415) 4 ـ فرضیهای برای تبیین دلیل فارابی بر نو آوری وی در فهم عبارت ارسطو به تفصیل بیان شد، اما علت آن چیست؟ آیا اشتباه وی سبب چنین امری شدهاست آن گونه که نویسنده گمان بردهاست یا سبب دیگری وجود دارد؟ بر اساس این پیش فرض که فارابی بر تأویل خویش از عبارت ارسطو و سازگاری تفسیر متداول با ظاهر عبارت وی وقوف داشته است، پاسخ این است که فارابی صرفا برای حفظ تمامیت منطق ارسطویی و جلوگیری از رخنه و خلل در نظام آن چنین اقدامی کردهاست."