چکیده:
موضوع حذف یک یا چند عضو از اعضای جملههای قرآنی، اهمیت ویژهای دارد.
چون از یک سو جنبه بلاغی دارد و از سوی دیگر موجب اختلاف در ترجمهها گردیده
است. ما در این گفتار کوشیدهایم به سؤالهای زیر پاسخ گوئیم: حذف یعنی چه؟ چگونه
حذف میتواند در قرآن کاربرد بلاغی داشته باشد؟ به یاری چه معیارهایی میتوان
محذوف را تعیین نمود؟ آیا وظیفه مترجم هنگام مواجه شدن با مواضع حذف، ذکر است
یا خیر؟ آیا در مواضع حذف، نوع حذف و تعیین محذوف اتفاق نظر وجود دارد؟ و آیا
ذکر محذوف در ترجمه با مراد گوینده و شیوههای بیانی قرآن منافاتی ندارد؟
خلاصه ماشینی:
"انواع حذف: در یک تقسیمبندی کلی، ایجاز حذف می تواند شامل حروف، کلمات (اسمها و ضمیرها) و جملهها باشد، اگر چه در برخی از کتابهای علوم قرآنی، انواع حذف بدون تقسیمبندی کلی بر شمرده شده است، اما در این مبحث، انواع حذف بر اساس یک تقسیمبندی کلی با انسجام بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و با ذکر نمونههایی از آیات قرآن و مقایسه ترجمهها با یکدیگر، نقش محذوف در اختلاف ترجمههای قرآن و دقت لازم به محذوفات برای رسیدن به فهم صحیحتر و ترجمه درستتر آیات، مورد بررسی واقع شده است.
». به نظر میرسد برای استناد صحیح بین اسم و خبر لکن، کلمهای قبل از البر یا من محذوف است که باید در ترجمه ظاهر گردد، و این در بسیاری از ترجمهها و تفاسیر مورد اهتمام واقع شده است یعنی گفتهاند: و لکن ذالبر من امن (اما نیکوکار کسی است که...
این ترجمه در آغاز امر برای همگان واضح و شفاف نیست، اگر چه با اندکی تأمل در خود آیه و آیات پیشین که از حضرت نوح و بارش باران از آسمان و جوشش آب از زمین سخن به میان آمده است، مرجع ضمیره در حملناه و ذات الواح و دسر مشخص میگردد، اما وظیفه خطیر مترجم در رساندن پیام الهی به خواننده یا مخاطب بصورت شفاف و بدون ابهام، ایجاب میکند که مرجع ضمیر و موصوف محذوف را که ذات در جایگاه آن قرار گرفته است با تمایز از الفاظ دیگر مشخص نماید."