چکیده:
میرسیا الیاده دینپژوهی است که از نقطهنظر روش در معرض انتقاد دیگر دینپژوهان
قرار دارد. بعضی به دلیل رویگردانی او از روش تاریخی و کسانی دیگر به دلیل آنکه او را
متعهد به روش کلامی میدانند، آرای وی را در دینپژوهی فاقد اعتبار دانسته و از
نقطهنظر روش، آثار او را غیر انتقادی خواندهاند. بررسی آثار این دانشمند نشان میدهد
که او به دلیل نوع دینشناسی خود که به فهم گوهر و ذات دین یا تجربه دینی نظر دارد، به
رهیافتی توصیفی ـ تجربی و پدیدار شناسانه متمایل گشته و بطور ضمنی به منتقدان خود
پاسخ گفته است. در نظر او دین پاسخ مناسب انسان به «مقدس» است و این پاسخ در یک
فرایند تجربی و در جریان زندگی انسان دینورز بدست میآید.
خلاصه ماشینی:
"بررسی آثار این دانشمند نشان میدهد که او به دلیل نوع دینشناسی خود که به فهم گوهر و ذات دین یا تجربه دینی نظر دارد، به رهیافتی توصیفی ـ تجربی و پدیدار شناسانه متمایل گشته و بطور ضمنی به منتقدان خود پاسخ گفته است.
از جمله برخی براین عقیدهاند که الیاده از روش غیر تاریخی برای توصیف تجربه دینی بهره برده است و چون روش تاریخی را تنها روش معتبر و قابل دفاع میدانند، بنابراین رویگردانی الیاده از بکارگیری این روش، دیدگاهها و نتایج دین شناسانه او را فاقد اعتبار ساخته است (بایرد، 152-53و86-87 ).
Sacred الیاده روش تاریخی را تنها برای نظاممند ساختن یک دین مفید میداند ((1959, 89 و براین عقیده است که نظاممند ساختن دینی لزوما به معنای فهم گوهر و ذات آن دین نیست.
معنای این سخن آن نیست که گفته شود الیاده برای توصیف تجربه دینی از روش الهیاتی یا کلامی بهره برده است و یا آنکه او را متکلمی بدانیم که در باب ذات و ماهیت الوهی سخن میگوید.
تفسیر و تعبیر الیاده از دیالکتیک مقدس و نامقدس برای او این امکان را فراهم میسازد تا پدیده دینی را از غیردینی تمییز دهد و تفسیر او از نمادپردازی، معیاری را بدست میدهد که برحسب آن او قادر میگردد معنای امر قدسی یا معنای غالب جلوههای امر قدسی را بشناسد.
براین اساس الیاده بیآنکه از واژه مقدس به عنوان متعلق تجربه دینی یاد کند، با نگاهی کارکردگرایانه نقش دین را یا به عبارتی تأثیر امر قدسی را در وجود انسان بیان میکند و نشان میدهد که یکی از راههای تجربی شناخت پدیده دینی، اثری است که بر وجود انسان میگذارد."