خلاصه ماشینی:
"نظر(تز)اصلی که در کتاب او طرح شده همان استدلال«روز گریوز» Rose Greaves است که بنابر آن،ایران،به سبب وضع و موقع خاص خود به عنوان کشور حد فاصل میان روسیه در شمال و هند در جنوب و شرق، صحنهء مبارزهء استعماری واقعا ویرانکنندهای بوده است،و نیز اینکه فعالیتهای این دو قدرت بزرگ را براساس انگیزههای سیاسیشان بسیار روشنتر میتوان توضیح داد تا از دیدگاه منافع اقتصادیشان.
لیکن همانگونه که استدلال کردیم،قاجاریها برای اظهار وجود در برابر استعمار راههای گوناگون داشتند و نمیتوان گفت که تنها انگیزهء آنان در تعیین خط مشی خود در قبال غرب حرص مال اندوزی بوده است و درست در همین جا است که ضعفهای روش کاظمزاده در تأکید به روی تاریخ دیپلماتیک آشکار میشود.
زمینداران نیز به نوبهء خود دلیلی نداشتند که از قدرت روزافزون خود ناراضی باشند؛و گو اینکه بعضی از گروهها ممکن بود مایل باشند که از راه تبدیل آنچه در تصرف داشتند به مالکیت خصوصی مطلق بر آنها کنترل مطمئنتری پیدا کنند، رویهمرفته به نظر میرسد که این گروه هیچ خطر جدی را برای موقعیت خود،چه از جانب مرکز سیاسی و چه از طرف قدرتهای خارجی حس نمیکرد.
از آنجا که واردات از صادرات زیادتر است ایران برای حفظ موازنه بازرگانی هر سال مقدار بسیار زیادتر طلا و نقره از دست میدهد91» به علاوه واردات اصلی از غرب پارچههای ارزان پشمی و پنبهای بود که صدور آن به ایران با از میان رفتن صنعت بومی ملازمه داشت03 به این طریق و از راههای دیگر اقتصاد ملی به تدریج ضعیف شد تا آنکه سرانجام،به وسیلهء بانک تنزیل Banque D,escompte و بانک شاهی ایران،و توسط وامهای پولی زیاد،نظارت خارجیان بر امور مالی دولت تکمیل شد."