چکیده:
غزالی از اندیشمندان بنام جهان اسلام است که آرا و افکار وی، تأثیر شگرفی بر
متفکران و اندیشمندان پس از خود بخصوص در میان اهل سنت داشته است. با آن که غزالی
با تألیف مشهورترین اثر خود موسوم به تهافة الفلاسفة آرای فلاسفه را مورد انتقاد
شدید قرار داده است و حتی در تألیفاتش با توجه به گرایشهای اشعری گرایانه خود از
«شیعه» بخوبی یاد نمیکند؛ اما تأثیرپذیری شخصیتی چون «صدر المتألهین» ـ که از
معروفترین فلاسفه و متکلمان امامیه است ـ از آرای تفسیری غزالی، امری قابل تأمل و
در خور توجه است. چرا و چگونه ملا صدرا تحت تأثیر آرای وی واقع شده است؟ در این
مقاله نویسنده کوشیده است ضمن پرداختن به این پرسش، چگونگی تأثیرپذیری صدر
المتألهین را از آرای تفسیری غزالی تبیین نماید.
خلاصه ماشینی:
"» (همو: اسرار الآیات، ص 278) صدر المتألهین تحت تأثیر غزالی گفته است: منشأ اشتباه دانشهای نکوهیده و مذموم با علوم شریعت به جهت دگرگونی و تحریفی است که در معانی و مدالیل واژهها رخ داده است؛ وی در توضیح این مطلب، ضمن نقل کلام غزالی در تفسیر خود میگوید: کلمه «فقه» از جمله واژههایی است که مدلول آن دستخوش تحریف و دگرگونی شده است و هم اکنون آن را به شناختن و دانستن اقسام فتاوی شگفت حمل میکنند؛ حال آن که از فقه در عهد نخستین (عهد صحابه و تابعین) به عنوان شناخت علم آخرت و شناسایی نفس و آفات و بیمایهای آن و همچنین درک حقارت دنیا و آگاهی یافتن از نعمتهایی که نیکان در آخرت از آن برخوردار میگردند و اظهار خشیت و خوف در دل نسبت به ذات باری تعالی تعبیر میشده است و مراد از «تفقه» در دین و «انذار» ـ که در آیه شریفه «و لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم إذا رجعوا» (التوبة، 122) آمده است ـ این گونه از علم است؛ نه علم احکام و مسائل مربوط به طلاق، لعان، عتق، اجازه و نظایر آن، چرا که سر و کار داشتن با این امور موجب قساوت قلب آدمی و از میان رفتن خشیت او نسبت به ذات باری تعالی میگردد؛ همانگونه که این معنی را در مورد کسانی که صرفا به فقه روی آوردهاند میتوان دید (صدر المتألهین، التفسیر، ج 2، ص 350 و غزالی، الاحیاء، ج 1، ص 44) در اینجا به مناسبت عین کلام غزالی و پس از آن کلام صدر المتألهین را به منظور مقایسه ذکر مینماییم: غزالی گوید: «و لقد کان اسم الفقه فی العصر الأول مطلقا علی علم طریق الآخرة و معرفة دقائق آفات النفوس و مفسدات الاعمال و قوة الاحاطة بحقارة الدنیا و شدة التطلع الی نعیم الآخرة و استیلاء الخوف علی القلب و بذلک علیه قوله عزوجل: (لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم) و ما یحصل به الانذار و التخویف هو هذا الفقه دون تفریعات الطلاق و العتاق و اللعان و السلم و الإجارة فذلک لایحصل به إنذار و لا تخویف بل التجرد له علی الدوام یقسی القلب و ینزع الخشیة منه کما نشاهد الآن من المتجردین له»."