چکیده:
روش تلقین، یکی از روشهای مورد استفاده در تربیت دینی است. برخی از کارشناسان تربیت دینی معتقدند در تربیت باید از روشهایی استفاده کرد که موجب تغییر نگرش متربی شود و چشم انداز شناختی در او ایجاد کند. از نظر آنان کاربرد تلقین، قبولی کورکورانه و عادت به یادگیری و یادآوری مکانیکی آموزه ها را در پی دارد و موجب ایجاد خصوصیاتی همچون تسلیم و انقیاد در متربی می شود. موافقان بکارگیری این روش در تربیت دینی نیز معتقدند، کاربرد روشهایی غیر از تلقین همچون روشهای عقلانی منوط به رشد عقلی در متربی است.
مقاله حاضر، به بررسی چالشها، پیامدها و محاسن ناشی از بکارگیری روش تلقین در تربیت دینی پرداخته و به تشریح ماهیت و مفهوم تلقین و تربیت دینی و سازواری و ناسازواری آن پرداخته است. از آنجایی که نمی توان در دوره های کودکی منتظر رشد فرایند عقلانی در متربیان شد و به آموزش عقلانی دین پرداخت، بنابراین در دوران کودکی، که دوره تمهید برای قلمرو اصلی تربیت دینی است، می توان از روش تلقین برای ایجاد برخی آداب و صفات انسانی و اخلاقی استفاده کرد. همچنین از این روش نیز می توان برای تثبیت ایمان در دوره های بالاتر رشد بهره گرفت.
خلاصه ماشینی:
موافقان بهكارگيري اين روش در تربيت ديني نيز معتقدند، كاربرد روشهايي غير از تلقين همچون روشهاي عقلاني منوط به رشد عقلي در متربي است.
از آنجايي كه نميتوان در دورههاي كودكي منتظر رشد فرآيند عقلاني در متربيان شد و به آموزش عقلاني دين پرداخت، بنابراين در دوران كودكي، كه دورة تمهيد براي قلمرو اصلي تربيت ديني است، ميتوان از روش تلقين براي ايجاد برخي آداب و صفات انساني و اخلاقي استفاده كرد.
از نظر قرآن، تمايل به يك عقيده و باور بايد بر مبناي تعقل باشد، نه گرايش عاطفي (بقره، 170)؛ زيرا اگر قبول شود كه ملاك درستي و نادرستي باورها و اعتقادات عقل و خرد است و ديگران نيز مبناي اعتقادات و باورهاي خويش را انديشه و تعقل قرار ميدادند، ديگر به تلقين و تقليد در تربيت ديني نيازي نبود.
در واقع، از نظر وي، ظهور مذهب و دين در جامعه، واقعيتي عيني است، ولي زماني كه در يك برنامة تربيتي، انتقال عقايد و آداب ديني گنجانده شود، به نحوي كه از قلمروي International Encyclopedia of Education دانش عيني خارج شود؛ در اين صورت، عنوان تلقين در مورد آن صحيح است (باقري، 1384).
از نظر چائوب، 1 اگر بخواهيم تربيت ديني فايدهاي داشته باشد، بايد توجه داشت كه تجربه و آگاهي ديني، امري قلبي است و نميتوان آن را به كسي تحميل و تلقين كرد؛ از اين رو، بايد محيط آموزشي را به گونهاي طراحي كرد كه خود فراگيران به سوي تجربه كردن امور ديني روي بياورند.