چکیده:
نقش دولت ها و نهادهای کارآمد در توسعه و پیشرفت عادلانه مساله ای انکارناپذیر است. در دهه پیشرفت عادلانه، نظام اسلامی ایران جهت دستیابی به چنین پیشرفتی باید به دولتی متعهد، متدین، با تدبیر و کارآمد تکیه کند. دولت سازی دینی یکی از مهم ترین الزام های «پدیدساختن کشور اسلامی پیشرفته و عدالت محور» است. تعیین وظیفه های دولت اسلامی درباره هویت بخشی دینی، پیشرفت مبتنی بر اسلام و عدالت محوری، تصویر درستی از دولت سازی مبتنی بر دین فراهم می کند. تحقیق پیش رو که در صدد پاسخگویی به چنین نیازی است، در گردآوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای و در استنتاج های قرآنی، حدیثی و فقهی به روش تحلیل متون و در بحث های اقتصادی به روش تحلیلی عمل می کند و به دنبال اکتشاف وظیفه های دولت دینی در سطوح هویت بخشی، پیشرفت و عدالت، است. همین طور وظیفه های کلان دولت دینی درباره امور حاکمیتی، قانون گذاری، برنامه ریزی، نظارت، سرمایه گذاری و ... را به تصویر می کشد. دولت مردان و برنامه ریزان کشور می توانند جایگاه هر یک از مسایل را در سه سطح هویت بخشی، توسعه ای، و عدالت محوری به خوبی تشخیص داده، از تداخل امور پرهیز کرده و بر کارآمدی خود بیفزایند.
The role of effective governments and institutions in equitable development
and progress is undeniable. In the decade of equitable progress، the Islamic
System of Iran، in order to achieve such a progress must rely on a committed،
religious، tactful and effective government.
Religious governance is one of the most important responsibilities in order to
“create a Progressive and Justice-Oriented Islamic country”. Determination of
the responsibilities of an Islamic government in the areas of providing religious
identity، progress based on Islam، and focusing justice، provides a correct
picture of governance based on religion.
This research which aims at answering such a need، in gathering the librarybased
information and Quranic، traditional [hadith-ic] and jurisprudential
conclusions uses textual analysis، and in the economic discussions acts upon the
analytical method. The main problem that this article discusses is the
exploration of responsibilities of a religious government on the levels of
providing identification، progress and justice. It portrays the macro
responsibilities of a religious government in the areas of governance،
legislation، planning، supervision، investment etc. The government officials and
the planners of the country can expediently identify the position of these issues
in the three levels of providing identification، progressive، and pivotal status of
justice; can become aware of their responsibilities، avoid the overlapping of
matters and increase their own effectiveness.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که بي نيازکردن مردم و تحقّ ق رفاه اقتصادي که هدف پيشرفت عادلانه اسـت ، از ديد دين اسلام فقط در سايۀ عـدالت و دولـت دينـي امکـان تحقّـق پايـدار دارد؛ در مقالـه پيش رو، دربارة وظيفه هاي دولت ديني بـراي تحقّـق هـم زمـان عـدالت و پيـشرفت بحـث مي شود.
نتيجه هاي تحقيق نشان مي دهد عمل به وظيفه هـايي که بر عهدة دولت ديني در زمينۀ پيشرفت عادلانه است بـه همـراه مبـارزه بـا عوامـل ضـد ارزشي اي که در اين راه وجود دارد، دولت سازي ديني را تقويت کرده و باعث پديد آمـدن کشوري اسلامي ، پيشرفته ، و عدالت محور خواهد شد.
با توجه به اين مقدمه ها، مي توان گفت : توسعه اسلامي فرايند تحول بلندمدت و همه جانبه (و نه فقط اقتصادي ) و سـاختاري و کيفـي درون نظام اجتماعي ـ فرهنگي اسلامي به نام جامعه (دولت ـ ملت ) است که نيازهاي واقعـي را با روشي عقلاني و در چارچوب احکام اسلام و در جهت هدف هاي اسلامي برآورده کند.
راه حل اساسي اين مشکل ، تشکيل دولتي با محوريت «ولايت فقيه » با ويژگي هاي علم ، عدل ، ورع و تدبير که ادامه ولايـت رسـول الله ص و امامـان معـصوم ع اسـت مـي باشـد، ولي فقيه عادل و عالم در جايگاه رهبر دولت اسلامي در عصر غيبت مسؤول پياده کردن نظام اجتماعي اسلام در تمامُ بعدهاي آن است .
وظيفه هاي نظام ساز و هويت بخش دولت ديني براي تأمين پيـشرفت عادلانـه مبتنـي بـر ديـن ، وظيفـه هـاي دولـت بـراي بـسترسازي ، پديدساختن و تداوم اين مهم به ترتيب ذيل ارائه مي شود: ١.