چکیده:
در این نوشتار، پس از بحث و بررسی مختصر دربارة ضرورت بحث پیرامون موضوع و ضرورت
حکومت اسلامی، به مبحث منشأ مشروعیت حکومت در دموکراسی لیبرال و جایگاه رأی مردم در
آن و نیز منشأ مشروعیت حکومت در نظام و دولت اسلامی از نگاه فقهای اهل سنت و شیعة
امامیه پرداخته شده است. نگارنده در این مبحث ضمن تقسیم مشروعیت به اولیه و
ثانویه، با استناد به مستندات معتبر سعی کرده است تناقض و تعارضی را که در مردم
سالاری دینی بین الهی بودن نظام از یک سو و مردمی بودن آن را سوی دیگر به نظر
میرسد، بر طرف نماید.
در پایان، دو دسته از کلمات امام علی (ع) در نهج البلاغه دربارة الهی یا مردمی بودن
امامت و حکومت که ظاهرا متعارض به نظر میرسند، با توجه به مباحث قبلی مورد بررسی
قرار گرفته و با توجیه و توضیح مستند، غیرواقعی بودن این تعارض اثبات گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"2 ـ مرحلة دوم، بررسی تک تک بعضی از جملات آن حضرت در دسته دوم است که عمل به ظاهر آنها به هیچ وجه ممکن نیست و به توجیه و توضیح قابل قبول نیاز دارد تا با دستة اول ناسازگار نباشند، مانند: الف) با توجه به اینکه در زمان حکومت امام (ع) دایره و گستره قلمرو کشور اسلامی در حدی شگفتآور گسترش پیدا کرده بود به طوری که جمعیت بیعت کننده با خلفای پیشین، بویژه خلیفة اول، در مقایسه با آن جمعیت میلیونی، اقلیتی ناچیز را تشکیل میدادند، جای این پرسش اساسی هست که: این جمعیت اندک (مهاجر و انصار) چه ویژگیای دارند که اگر بیعت کردند هیچ حاضر و غایبی حق مخالفت و انتخاب جز آن را ندارد؟ ب) مهاجر و انصاری که قطعا باقی ماندگان آنها از مهاجران و انصار اولیه هم کمتر بود، چه خصوصیتی داشتند که شورای آنان سرنوشتساز و مشروعیتآور باشد؛ به طوری که اتفاق نظر و انتخابشان، همان انتخاب موجب خشنودی خداوند است و کسی را حق مخالفت با آن نیست؟ این تعداد اندک چه ولایتی بر میلیونها مسلمان در سراسر کشورهای اسلامی عصر امام علی (ع) داشتهاند؟ اگر به این دو پرسش پاسخ قانعکننده داده شود، پاسخ بقیة موارد روشن است."