چکیده:
گذر از خان و خان واره، یکی از بن مایه های بنیادین در شاهنامة فردوسی و
حماسه های ملی پس از آن است . واکاوی حماس ههای ملی پس از شاهنامه نشان
می دهد که گذر از خان به بیشتر این منظومه ها را ه یافته و تقریبا به یکی از
مهم ترین بن مایه های آنها تبد یل شده است؛ از همین رو، ضروری است پژوهشی
دربارة این موضوع، صورت گیرد تا چگونگی این خان ها و علت های حضورشان
در حماسه های ملی پس از شاهنامه روشن گردد . در پژوهش حاضر، شکل و
محتوای خان ها را در حماسه هایی مانند شاهنامة فردوسی، فرا مرزنامه،
جهانگیرنامه، شهریارن امه، بهمن نامه، کوش نامه و ... بررسی می کنیم و پس از
مقایسة آنها با یکدیگر در حد امکان، بن مایه های اساطیری و زمینه های اجتماعی
آنها را واکاوی می نماییم. در این جستار، روش پژوهش از نوع پژوهش های کیفی
می باشد و محتوای خان های مطرح شده در آثار حماسی پس از شاه نامه، با
استفاده از روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل گشته است . یافته های مقاله، نشان
می دهد که هرچند بیشتر خان ها به گونه ای پیرو شاهنامه اند، در بسیاری از آنها
نوآوری هایی وجود دارد و در بیشترشان پهلوانی ایرانی که اغلب از خاندان
رستم است، برای حل مشکلی که کش وری همسایه و متحد با ایران با آن روبه رو
شده، بدان سرزمین می رود و با موفقیت به وطن بازمی گردد؛ هم چنین می توان از
رهگذر این خان ها ویژگی ها و اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعة راویان، باورها و
احساسات آنها دربارة مسائل گوناگون را دریافت.
خلاصه ماشینی:
"در خان(بیشۀ)اول:با فیلها روبهرو میشود و {Sز پیلان دو صد فیل جنگی بکشت#دگر پیلکان جمله دادند پشتS}(مختاری غزنوی،1377:117) شهریار که در صدد نجات دلارام یعنی عامل زایش و باروری برمیآید و از پدرش«جمهور»که جای مضرابدیو را میداند،میخواهد که در این راه راهنمای او باشد؛اما جمهورشاه همواره از آغاز تا پایان داستان میکوشد شهریار را از ادامۀ مسیر بازدارد؛چنانکه در آغاز خان هشتم،خطاب به فرامرز میگوید: {Sپی دختری ره سپردن خطاست#زنان را سر موی مردی بهاست#که گم باد نام زن اندر جهان#چه گر پار یایست و روشنروانS}(مختاری غزنوی،1377:136) دربارۀ نه خان موجود در شهریارنامه،این مطالب شایستۀ درنگ است:نخست اینکهجمهورشاه نقش راهنما را دارد و اگرچه پدر دلارام است و شهریار برای نجات دختر اودر این راه دشوار و پر خطر گام مینهد،گویا کارکرد خود را حفظ میکند و همانند اولاد وگرگسار در هفت خانهای رستم و اسفندیار بارها در مسیر نه خان میکوشد شهریار را ازرفتن بدان بیشهها بازدارد؛گویی وی تنها به وظیفۀ راهنماییاش عمل میکند و از یادمیبرد که دختر اسیرشده،کسی جز دختر خودش نیست؛مثلا در خان اول میخوانیم: {Sنیوش ای سرافراز زین ره بگرد#کزین بیشه کس رای رفتن نکردS}(مختاری غزنوی،1377:116) نکتۀ دیگر آن است که در بیشتر حماسهها در خانها اغلب با دو راه روبهرومیشویم:یکی کوتاه و پر خطر و دیگری طولانی و کمخطر."