چکیده:
تحقیقات پژوهشگران حاکی از آن است که صحابه از همان آغاز نزول قرآن به فراگیری و
قرائت و اقراء آیات و نگارش الفاظ وحی سخت اهتمام ورزیدهاند ولی کاستیها و نقایص
موجود در خط عربی آن روزگار و اختلافاتی که نسبت به قرائت پارهای از واژگان قرآن
پدید آمد قرآن پژوهان را با دو پرسش اساسی مواجه ساخته است. نخست اینکه آیا اختلاف
قراءات تحت تأثیر رسم الخط قرآن شکل گرفته است؟؛ دوم اینکه آیا قراءات گوناگون و
رسم الخط قرآن امری توقیفی است یا اجتهادی؟
ما در این پژوهش کوشیدهایم با بررسی اسناد و روایات تاریخی و شواهد قرآنی طی چهار
دورة تاریخی که منجر به تدوین قراءات هفتگانه گردیده است یعنی عصر نزول، ابتداء
خلافت اسلامی، دوران توحید مصاحف، دورة تسبیع قراءات نحوة تعامل و تقابل بین قراءات
و رسم الخط قرآن را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهیم و در پایان به این نتیجه
رسیدهایم که قرائتهای گوناگون و رسم الخط قرآن ناشی از اجتهاد قراء و آدمیان بوده
است و منزل من عندالله نمیباشد.
خلاصه ماشینی:
"عصر نزول قرآن تا وفات پیامبر (ص) بنابر گزارشهای تاریخی مسلم است که قرآن در این برهه از زمان نوشته شده ولی آیا نظم و ترتیب فعلی را داشته است؟ در این باره سخنان بسیاری گفته شده که ما در این مقال متعرض آن نمیشویم اما دربارة اختلاف قراءات در این مقطع زمانی خاص در برخی از منابع مطالبی ذکر شده است که به چند مورد آن اشاره میگردد: 1 ـ ابوعبید قاسم بن سلام گفت: از ابی بن کعب روایت شده است: «چیزی در دل من از زمانی که اسلام آوردم رسوخ نکرده بود مگر اینکه گاه آیهای [از قرآن] را میخواندم و دیگری [همان را] به نحو دیگری میخواند.
ق. در مصاحف داخل شده و قرائت بر کتابت تأثیر گذاشته ولی این نظر از چند جهت قابل خدشه است، زیرا: اولا دربارة کتابت بعضی از کلمات به گونهای که تحمل قراءات مختلف را داشته باشد مانند: «یخدعون» باید گفت: حذف الف یکی از خصائص و ویژگیهای خط عربی در آن برهه بوده است و این ویژگی در کلمات بسیاری که هیچ گونه اختلاف قرائتی در آنها نیست نیز دیده میشود، مانند: «سموت» و «سبحن» و … و دربارة حذف و اثبات بعضی از حروف مانند: حذف و اثبات «واو» در «و سارعوا الی مغفرة» (آل عمران/133) و یا حذف و اثبات «الف» در «و وصی بها ابراهیم» (بقره/133) و حذف و اثبات «هو» در «فان الله هو الغنی الحمید» (حدید/24)."