چکیده:
علم جرح و تعدیل، ترازوی راویان احادیث است که چون سنگین برآید، مقبول میافتند، و
چون سبک برآید، مردود میگردند. در عرصة این دانش، دربارة ابن غضائری که از رجال
شناسان بزرگ شیعه در عصر متقدم است، به سبب تألیف کتابی که در آن راویان ضعیف و
مذموم را در قلمرو حدیث شیعه شناسانیده است، بحث پیگیر و گستردهای در قرون متأخر
در گرفته و سخنان موافق و مخالف بسیاری درباره وی گفته شده است. برخی مخالفان، روش
او را در نقد رجال مورد انتقاد قرار دادهاند و وی را به جرح شتابزده و تضعیف
بیرویه راویان متهم نمودهاند. نگارنده ضمن پرداختن به این گونه آراء، استدلال
کرده است که ابن غضائری با تمرکز افکارش در یک کانون (علم رجال) ویژه (تخصص) گرا
بوده و نه باشتاب که با تأملی خبرهوار و پخته، با سخنان کوتاه و بسیار سنجیده به
شیوهای روشمند به نقد حال روایان پرداخته و در این راه از روش استوار و عالمانة
قدما پیروی کرده و متدولوژی نقد داشته است.
خلاصه ماشینی:
"زیرا چنان که گذشت و پس از این نیز خواهد آمد، در میان کسانی که ابن غضائری توثیق نموده است، اشخاصی هستند که قمیها بالاتفاق تضعیف کردهاند (ابن الغضائری، ص 41؛ خویی، 2/103 ـ 101) و سبب آن بوده که ابن غضائری افزون بر عنایت به نقلهای رجالی درباره آنان، در یک مطالعه میدانی روشمند و عالمانه، کتابها و احادیث نامبردگان را نیز بررسی نموده و صحیح یافته است (شوشتری، قاموس الرجال، 1/68؛ درباره استقلال روش ابن غضائری نیز نک: صفری، «جریان شناسی غلو (2)»، ص 153، 151).
لیکن ابن غضائری که ویژگرا و «از صدوق [و شیخ طوسی در این فن ] باریک بینتر بوده و اطلاعات گستردهای درباره رجال داشته است» (شوشتری، الأخبار الدخلیه، ص 96) با کمال صراحت و شجاعت سخن ابن بابویه را تخطئه میکند (و غلط ابو جعفر فی هذا القول) و مینویسد: «او کتابهای زیدین را که از محمد بن ابی عمیر شنیده شده بود، خود دیده است» (ابن الغضائری، همانجا).
نکتة در خور تأمل آن است که ابن غضائری، علیرغم دیگر صاحب نظران شیعه به محمد بن اورمه نگاه مثبت دارد و او را توثیق میکند زیرا شیخ طوسی محمد بن اورمه را ضعیف خوانده (طوسی، رجال، ص 448، شماره 6362) و روایات او را مشتمل بر تخلیط و غلو دانسته و از ابو جعفر ابن بابویه (صدوق) سخن و نظر او را که به محمد بن اورمه اتهام غلو وارد شده و روایاتی که فقط او روایت کرده باشد، قابل اعتماد نبوده و عمل به آن جایز نیست، نقل کرده است (طوسی، فهرست، ص 220، شماره 620)."