خلاصه ماشینی:
"نگاهی به سیر سینمای کودک در ایران سلیمان شریف پور/هادی شاه علی دلهای کودکان دیروز که بزرگسالان امروز جامعۀ ایرانی را تشکیل میدهند،مملو از خاطرات دورانی است که پای سینما به این سرزمین باز شد؛خاطراتی که گاه به صورت رویاهایی شیرین و گاه به صورت روحیاتی غمانگیز،روزهای زندگی آنها را پر میکرد.
در کنار فیلمهای قابل درک و هضم کودکان مثل«نان و کوچه»ساختۀ عباس کیا رستمی؛«عمو سبیلو»ساختۀ بهرام بیضایی؛«وزنهبردار»و تا حدودی«گرفتار»ساختۀ آرپیک باغدار ساریان که در این سال تولید شد،به دو نمونه فیلم «بدبده»ساختۀ محمد رضا اصلانی و«آقای هیولا»ساختۀ فرشید مثقالی برمیخوریم که نشانگر گرایشی در فیلمسازان بود که تا مدتها بر سینمای کودک و نوجوان تأثیر گذاشته بود.
بالاخره بر ترس خود غلبه میکند و یا پیدان کردن راهحلی -دادن نان به سگ-از مانع میگذرد و با سگ دوست میشود؛اما پسر دومی که کاسه ماستی در دست دارد،با سگ چه کند؟ عباس کیا رستمی با«نان و کوچه»راهی پیش پای «سینمای کودک و نوجوان»میگذارد که فیلمسازان علاقهمند به آثارش در پیمودن این راه ناموفق بودند و آثاری متوسط به وجود آوردند.
برای اینکه سینمای کودک و نوجوان به صنعتی واقعی تبدیل شود و روح هنری خود را حفظ کند،هویت مستقل پیدا کند و روی پای خود بایستد و فیلمسازان واقعیاش را بیابد، به همتی همه جانبه از طرف فیلمسازان،منتقدان،مسوولان و دستاندرکاران سینما احتیاج دارد.
(6)-در سال 1361 با اینکه سازمانها و موسسات بیشتری وارد جرگۀ فیلمسازی برای کودکان شده بودند؛ولی با تولید هشت فیلم در این سال، فیلمهای کودک و نوجوان به کمترین میزان تولید در سالهای بعد از انقلاب رسید که بخشی از این امر ناشی از شرایط جنگی و قرار گرفتن کلیۀ امکانات در جهت پیشبرد جنگ بود."