چکیده:
مساله تعیین مبنای مشروعیت از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و متفکران بوده است و شاید یکی از قدیمی ترین مباحث در زمینه مسائل اجتماعی و سیاسی به شمار آید. تا آنجا که برخی سوال «چه کسی حکومت کند؟» یا «چرا مردم باید از فرد حاکم اطاعت کنند؟» را اولین سوال در تبیین مسائل اجتماعی می دانند؛ چرا که تشکیل یک جامعه و برقراری ارتباط انسانها با یکدیگر، بدون وجود حاکمیتی که به تنظیم و مدیریت آن ارتباطات بپردازد، میسر نمی باشد. حتی برخی لزوم تشکیل حکومت را از بدیهیات برشمرده اند؛ به گونه ای که امروزه، هیچ متفکری در لزوم آن شک نمی کند. اما اینکه چه خصوصیاتی باعث ایجاد حق حاکمیت خواهد شد خود، مساله ای است که مکاتب و ایدئولوژیهای مختلف درباره آن سخن گفته اند و هر یک مبنایی خاص را برای مشروعیت حاکمان اخذ کرده اند.
نویسنده در صدد است تا اثبات کند از نظر شیعه، منشا مشروعیت حاکمان، تنها از سوی خداوند است و هرگونه حاکمیت معارض با آن، غیر مشروع می باشد.
خلاصه ماشینی:
"وی در کتاب خود - تحریرالاحکام فی تدبیر اهلالاسلام - دربارة حاکمی که با زور و غلبه به قدرت رسیده است، تصریح میکند که اطاعت از چنین سلطانی برای حفظ یکپارچگی و اجتماع کلمة مسلمانان واجب است و هرگاه امامت بهوسیلة شوکت و غلبه برای کسی منعقد شود و سپس سلطان دیگری به قهر و نیروی نظامی قیام نماید و او را سرکوب کند، اولی عزل شده و دومی امام میشود و علت این امر نیز همان مصلحت پیشگفتة مسلمانان و جمع کلمة آنان است و به همین جهت «عبدالله بن عمر» در ایام حره گفت: «نحن مع من غلب».
2- در این آیه پس از معرفی خداوند و رسول او بهعنوان والیان، از ولایت مؤمنان با عبارت «الذین آمنوا» خبر میدهد، اگر چه به نظر همة مفسرین شیعه و بسیاری از علمای اهل تسنن این بخش از آیه به ولایت امیر مؤمنان علی7 دلالت میکند که البته روایاتی نیز همین معنا را تأیید میکند؛ اما به نظر میرسد با توجه به نکته قبل که آیه باید تمام والیان را معرفی کند این قسمت از آیه، نه فقط شامل همه اهل بیت: میشود، بلکه شامل کلیة مؤمنان که ظاهر عبارت «الذین آمنوا» نیز بدان اشاره دارد میشود؛ همانگونه که میفرماید: «والمؤمنون والمؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر ویقیمون الصلاة» (توبه(9): 71)؛ مردان و زنان مؤمن بعضی از آنها ولی بعضی دیگرند، در حالی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند و نماز را برپا میدارند."