چکیده:
در این نوشتار، وجود حکومت به عنوان ضرورتی اجتماعی، ابتدا به طور اجمالی از منظر عقلی و سپس با استناد به آیات قرآن کریم و با توجه به نگرش سیاسی- اجتماعی قرآن، مورد بررسی قرار می گیرد. به گمان نگارنده از دیدگاه قرآن کریم، برقراری و تشکیل حکومت، امری فطری است که با اجرای احکام، ماهیت احکام، قوانین اسلامی، اهداف بعثت انبیا و هدایت و کمال بشر، تلازم عقلی دارد.
خلاصه ماشینی:
"در این آیه، خداوند به پیامبر خود تأکید میکند که در میان اهل کتاب بر طبق حکم الهی داوری کن؛ زیرا اجرای احکام و حکمکردن بر طبق قرآن از امور اجتماعی است که با تشکیل حکومت امکانپذیر است.
این آیه بهطور تلویحی میگوید که برپاداشتن نماز و ادای زکات و امر به معروف و نهی از منکر (در مقیاس گسترده و عام) از طریق تشکیل حکومت میسر است و بر همین اساس، مؤمنان راستین را به این صفت، توصیف میکند که آنها بههنگام قدرتیافتن و بهحکومترسیدن ، این فرایض بزرگ الهی را برپا داشته، اجرا میکنند و از اینجا، نقش حکومت در اصلاح جامعه از دیدگاه اسلام روشن میشود (مکارم شیرازی و دیگران، بیتا، ج10: 24).
در اینجا نیز سخن از نقش حکومت در بعد جهاد است؛ زیرا مسلم است که جهاد بدون وجود یک تشکیلات منظم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امکانپذیر نیست؛ چرا که مجاهدان معمولا از دو بخش تشکیل میشوند: نیروهای نظامی و نیروهای اجتماعی که در پشت جبهه آنها را پشتیبانی میکنند و در واقع این امر تمام جامعه را دربرمیگیرد (مکارم شیرازی و دیگران، بیتا، ج10: 23).
ﻫ - حدود الهی برخی آیات قرآن در مورد «حدود الهی» است که اجرای آن جز از طریق حکومتی که دارای قدرت اجرای احکام باشد، مقدور نیست: - «إنا أنزلنا إلیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما أراک الله و لا تکن للخائنین خصیما» (نساء(4): 105)؛ ما این کتاب را بهحق بر تو نازل کردیم تا با آنچه خداوند به تو آموخته است، در میان مردم قضاوت کنی و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی!"