چکیده:
استاد بهبودی[1] از محققان صاحبنظر عصر حاضر در حوزه حدیث است که دیدگاههای جدیدی در زمینه نقد احادیث ارائه مینماید. وی به بررسیهای ظاهری و سطحی سندی اکتفا نمینماید و سند و متن را توأمان مورد ارزیابی قرار میدهد. علت، از منظر وی اعم از هرگونه عیب و بیماری پنهان یا آشکار احادیث است که به سه دسته: علل موجود در متن، سند و در متن و سند تقسیم میشود. وی برای شناسایی علل احادیث به هرگونه اطلاعاتی از درون سند و متن و خارج از آن دو نظیر کتب رجالی، تاریخی و سایر احادیث که منجر به کشف حقایقی درباره راویان، طرق روایت آنان، فضای صدور حدیث، فرهنگ و واقعیات تاریخی و... شود، اهمیت میدهد. سپس با تجزیه و تحلیل دقیق این اطلاعات و همچنین مقابله احادیث در چهار سطح مختلف و در نظر داشتن معیارهای نقد متن موفق به کشف و اصلاح بسیاری از علل احادیث میشود.
خلاصه ماشینی:
(بهبودی ، ١٣٧٨ش ، ص١) اما عملکرد وی در این کتاب نشان می دهد که به تعریف شهید ثانی از حـدیث معلـل چندان پایبند نبوده و بیش از آنکه معنای اصطلاحی حدیث معلل با شـروط ویـژه آن را مـد نظر داشته باشد، معنای لغوی آن یعنی حدیثی را که دارای هرگونه عیب و بیماری باشد، در نظر دارد، زیرا اولا وی در بسیاری از موارد احادیث با علت و عیب آشکار را نیـز در شـمار احادیث معلل مطرح می کند و ثانیا به شرط دوم یعنی ظنی بودن علت و عـدم اثبـات قطعـی آن – که شهید ثانی هم بر آن تاکید دارد- پایبند نیست .
به عنوان نمونه به سند زیر توجه نمایید: «سـعد بـن عبداللـه عـن ابـن أبـی نجـران عـن الحسین بن سعید عن حماد عن حریز» (طوسی ، ١٣٩٠ق [الف ]، ج٢، ص٣٤٧) وی درباره این سند می گوید: «سعد بن عبدالله در طبقه عبدالرحمن بن أبی نجران نیست و هماره به واسطه احمد ابن محمد بن عیسی اشعری از او روایت میکند.
به عنوان نمونه بهبودی حدیثی را از کتـاب کـافی مـی آورد کـه در قسمتی از سند آن چنین آمده است : «عن النضر بن شعیب المحاربی » (کلینی ، ١٣٨٨ق ، ج٧، ص٢٠)، سپس با آوردن روایات مشابهی از تهذیب و فقیه نشان می دهد که سند این حدیث به صورت های مختلف تصحیف شده است (بهبودی ، ١٣٧٨ش ، ص٨٦).