خلاصه ماشینی:
"از دید وی،جهان اسلام،گسترهای به پهنای مراکش در غربیترین تقطه آفریقا تا اندونزی در آسیای جنوب شرقی را در برمیگرفت و از بعثت پیامبر بزرگ اسلام تا هماکنون،جزو تاریخ اسلام به شمار میرفت؛اما،به اقتضای عنوان درس ونیز بدان سبب شد که در نیمه دوم سده هجدهم،در پی پیروزی دو انقلاب آمریکا و فرانسه،طبقه میانه قدرت را به دست گرفت و در واپسین سالهای این سده بورژوازی قدرتمند،با برخورداری از دانش و فن و نیز به سابقه خواستههای استعمارگرانه، همه جهان را به چالش فراخواند،وی بخشی از تاریخ اسلام را که از این سده آغاز میشد،محدوده تاریخی بحث خویش میدانست.
شکستهای امپراطوری عثمانی از اتریش و متحدان آن،اندیشهگران آن سرزمین را به ناتوانی خود در برابر غربیان واقف ساخت و چارهاندیشیهای متفکران آن خطه برای رفع واپسماندگی علمی خود و مقابله با استعمارطلبی غربیان در مقاله مفصل استاد حائری آمده است و نیازی به ذکر آن نیست،کتاب استاد در مورد ایران نیز در دسترس همگان هست،از این رو در این نوشته به ذکر دیدگاههای او در مورد نحوه رویارویی دیگر سرزمینهای اسلامی با دو رویه تمدن بورژوازی خواهیم پرداخت.
5 باری چنانکه دیدیم جبرتی در آغاز به اقدامات استعمارگرانه فرانسویان دکتر حائری،جهان اسلام و دو رویه تمدن بورژوازی غرب به باور استاد حائری، اقدامات نوگرایانه محمد علی پاشا و پرهیز وی از واگذاری امتیاز حفر کانال سوئز به غربیان، نشانگر آن است که او به ضرورت اخذ دانش و فن و همزمان به لزوم مبارزه با مطامع استعماری غرب پی برده بود."