خلاصه ماشینی:
"این کتاب در قطع رقعی و 306 صفحه، منتشر شده و دارای ده فصل میباشد که در هر فصل به ترتیب مباحث زیر آمده است: زمینهای برای بحث،تمدن غربی همچون هدف ما،جوهر تمدن،دربارهء معرفت و فضیلت مردم یک کشور،تفاوت میان معرفت و فضیلت زمان و مکان مناسب برای معرفت و فضیلت،منشأ تمدن غرب،منشأ تمدن ژاپنی و بحثی راجع به استقلال ملی ما.
مترجم در مقدمه کتاب مینویسد:«کتاب نظریهء تمدن،بازتابی از جریانهای گوناگون فکری ژاپن در دههء هفتاد قرن نوزدهم است و در حالی که آسمان خراشهای ضدزلزله-توکیو دکتر مسعود مرادی عضو هیأت علمی دانشگاه زاهدان فوکوتساوا میکوشد نظریهای عمومی راجع به تمدن ارائه دهد به یکایک این جریانهای فکری نیز میپردازد.
آقای پهلوان در مقدمه کوتاه و ارزشمند خود میافزاید فوکوتساوا به مفهوم پیشرفت اعتقاد داشته و معتقد بوده:تمدن از مرحلههای ابتدایی و نیمه توسعه یافته گذشته و به مرحله تمدن جدید رسیده است ولی در این حد نیز، نایستاده و بازهم به سوی کمال خواهد رفت.
(کتاب ص 27) چه تفاوتهایی میان تمدن چین و ژاپن وجود دارد و این تفاوتها در اخذ تمدنغربی چگونه ظاهر میشوند؟ فوکوتساوا در معنی تمدن مینویسد:تمدن به معنای محدود آن،یعنی افزایش دادن آن چه که انسان مصرف میکند و تجملات ظاهری که به ضرورتهای روزانه زندگی اضافه میشوند.
او مینویسد:از آنجا که هیچ نظریهای قادر نیست، تمامی اوضاع را به انحصار خود درآورد و باید بگذارد دیگر مکتبهای فکری نیز، فضایی برای فعالیت داشته باشند،هریک با وفاداری نسبت به موضع خود در حوزه معینی از تمدن نقشی ایفا میکند و سرانجام وقتی آنها را کنار هم بگذاریم نتیجه نهایی آن، تمدنی واحد میگردد."