خلاصه ماشینی:
"من علیرغم تحولات جدید در زمینه مایکروالکترونیک و انفورماتیک کتاب همچنان یکی از مهمترین ابزارهای انتقال فرهنگ و استفاده از تجارب بشری محسوب میشود از آن جا که نظام پاداشدهی اقتصادی و اجتماعی در ایران به هیچ وجه شایستهء یک نظام فرهنگپرور نیستگرایش به تولید اندیشه بسیار پایین است به هیچ وجه مقصودم از عمده کردن مسایل اقتصادی، کم جلوه دادن اهمیت سایر جنبهها نبوده ولی با توجه به این که در زمینههای دیگر بیشتر صحبت شده تأکید بیشتری بر این وجه از مسأله دارم.
بنا بر این اگر ترتیبات نهادی ما و سطح بلوغ فکری در مدیریت توسعه ما به سمتی پیش برود که به این یافتهء درست منتهی شود که جامعه خمود و جامعهء بیتحرک،ناتوان و عقیم در تولید اندیشه آسیبهای مادی و معنوی که به حیثیت نظام و اسلام و ایران وارد میکند به مراتب از هر هزینه جایگزین دیگری بیشتر است،آنگاه،شاهد بصیرت بیشتری در نوع مواجهه با اندیشمندان در جامعه خواهد بود و به هر میزان که بصیرت افزایش یابد،همه ظرفیتهای لازم برای آنکه به یک سطح بسیار بالاتری از تولید اندیشه دست پیدا بکنیم وجود دارد.
آیا اهمیت این موضوع در آخرین ارزیابی شما از بحران اقتصادی در کشور همچنان برجاست یا تغییری پیدا کرده است؟ من فکر میکنم در همان کتاب هم در لابلای مقالات مختلف اگر چه یک مضمون واحد دنبال میشد که آن مضمون عبارت بود از این که تنگناهای معرفتی نقش تعیینکنندهای در بازتولید توسعهنیافتگی ایران دارد،در عین حال بقیه عناصر مفقوده یا کاستیهایی که در عرصهء مدیریت توسعه وجود دارد نیز مورد توجه بوده است و به ویژه در کتاب بعدی به بسیاری از وجوه دیگر هم اشاراتی داشتیم."