چکیده:
این مقاله به بررسی کتابی درباره یکی از مفاهیم تازه در روابط بین الملل اختصاص دارد.هوادران رویکرد جامعه مدنی جهانی مدنیاند که توانستهاند به دستاوردهای جدیدی در زمینه روابط بین الملل دست پیدا کنند.اصول عمده آنها عبارت است از:کاستن از محوریت دولتها، تاکید بر نقش سازمانهای غیردولتی و جنبشهای جدید اجتماعی، تلاش برای استقرار صلح و خاتمه دادن به ستیز میان ملتها و استقرار ترتیبات جدید جهانی.دیدگاه جامعه مدنی جهانی از طریق آنالوژیک و با گرتهبرداری از نظریههای موجود درباره جامعه مدنی و دموکراسی پدید آمده است.مقاله حاضر به دو بخش تقسیم میشود.در ابتدا ویژگیهای عمده رویکرد جامعه مدنی جهانی ذکر میشود و سپس زمینههای شکلگیری جامع مدنی جهانی و پیش شرطهای لازم برای آن تشریع میشود مقاله با اشارت کوتاهی درباره برگردان فارسی این مجموعه مقالات به پایان میرسد.
خلاصه ماشینی:
"اصطلاح جامعه مدنی جهانی نیز دنیای امروز نه تنها دیگر دنیای کشورها و جوامع دور از هم و جدا افتاده نیست بلکه دنیایی است که در آن معیارها و ارزشهای جهانی مقبولیت بیشتری یافته، ارتباطات بین المللی در حال گسترش است جامعه مدنی جهانی از افراد و گروهها در قالب اجتماعات و موسسات اختیاری بدون در نظر گرفتن هویتشان به عنوان شهروندان یک کشور خاص و فراتر از قلمرو سیاسی و عمومی اجتماعات ملی ساخته میشود دیوید هلد:دموکراسی برای هزاره جدید باید جهانی را تعریف کند که شهر آن شامل شهروندهای چندگانه باشد؛آنها باید هم شهروندان جوامع خود باشند، هم شهروندان مناطق گستردهای که در آنها زندگی میکنند و هم شهروندان یک جامعه جهانی جهانگرایانه بر اساس چنین آنالوژی ساخته شده است.
از این دیدگاه جامعه مدنی جهانی نه مکمل دولت، بلکه جایگزینی برای آن است، یکی از هواداران پر و پاقرص این دیدگاه تندتر بنام جان هوفمن اخیرا در کتاب خود به نام«حاکمیت»این موضوع را مطرح کرده که در آینده نظریهپردازان جامعه مدنی جهانی، از ایده دموکراسی جهانی جانبداری میکنند؛ مطابق این ایده، دموکراسی در آینده فراگردی دوسویه خواهد داشت: در یک سطح در چارچوب جوامع ملی تعمیق خواهد شد و در سطح دیگر در عرض شهرهای ملی در ورای آنها به جامعه جهانی نظم خواهد بخشید حامیان جامعه مدنی جهانی به یک ایدئولوژی خاص وابسته نیستند؛ نقطه اشتراک آنها در دو چیز است:نخست در جهت فراگذری از نظام بین المللی دولت محور تلاش میکنند دوم، به دنبال برقراری یک نظام جدید شهروندی هستند که در آن شهروندان فعال، جدا از قطعات سرزمینی، خود را تابع یک حاکمیت فوقملی نیز بدانند تعریف حاکمیت نباید با توجه به دولت صورت بگیرد و این احتمال وجود دارد که حاکمیت در بین کشورهای مختلف تقسیم شود و سیاست بین الملل فراتر از روابط بین الملل قرار گیرد."