چکیده:
این مقاله ابتدا فرهنگ نقد را به منزله یک مفهوم تحلیلی تعریف میکند و پس از آن به برررسی ویژگیهای فرهنگ نقد در اجتماع علمی میپردازد.فرهنگ نقد، جزء ساختاری و هویتبخش اجتماعات علمی است و مشارکت در نقد، برای کلیه اعضا الزامی است.نقد علمی بر پایه مبانی عقلانی و منطق صورت میگیرد و نه با اتکا به مرجعیت و قدرت.همچنین در اجتماع علمی7نقد، تابع نظم دموکراتیک است.منتقد باید بپذیرد که طرف مورد انتقاد او میتواند به چالش با او برخاسته، از خود دفاع کند. در بخش سوم مقاله، فرهنگ نقد در اجتماع علمی ایران بررسی شده است. در ایران سطح مشارکت در نقد بسیار نازل است و غالبا هم به صورت خصوصی، پنهانی و غیررسمی صورت میگیرد.از جمله توجیهاتی که برای نقد پنهان ذکر میشود.حفظ حرمت دیگران، احترام به دوستی و همکاری، پرهیز از به مخاطره افکندن خود و تلاش برای حفظ منافع است.آموزش انتقادی و پرورش تفکر پویا و انتقادی از همان ابتدای دوران کودکی و در مدرسه میتواند راهکار مؤثری برای توسعه فرهنگ نقد در سطوح بالاتر باشد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین نمیتوان گودال:زندگی کردن و زیستن در محیط دانشگاهی با نام و هویت آکادمیک به معنای موافقت و پذیرش قطعی برای زیستن در فرهنگ نقد است؛فرهنگی که شما را به دریافت و پذیرش انتقادات و متقابلا به چالش کشیدن آرای دیگران ملزم میکند بیسمارک:اگر تشریح و نقد نباشد ما یا از حرارت خودپسندی محامد خود میسوزیم، یا از برودت تکرار معایب خویش منجمد میشویم گفت فرهنگ ایرانی اجازه و امکان نقد نمیدهد، بلکه در میراث مکتوب و سنت فکری ایرانی و اسلامی نقد جایگاه رفیعی داشته است، ولی ممکن است به دلیل عدم آشنایی نسلهای جدید با گذشته خود، این سنت، فراموش شده باشد.
البته میدانید که هنوز هم که هنوز است نمیتوان گفت فرهنگ ایرانی اجازه و امکان نقد نمیدهد، چرا که در میراث مکتوب و سنت فکری ایرانی و اسلامی نقد جایگاه رفیعی داشته است، ولی ممکن است به دلیل عدم آشنایی نسلهای جدید با گذشته خود، این سنت، فراموش شده باشد دانشجویان و حتی بسیاری از استادان ما گمان میکنند خارجی بودن نویسنده یک کتاب یا صاحب یک نظریه، برای اعتبار علمی آن کفایت میکند و فقط باید آن کتاب را خواند و آن نظریه را یاد گرفت و سالها از آن ماجرا میگذرد، او با من سرسنگین است و سلامم را نسیه جواب میدهد."