چکیده:
نوشتار حاضر، نقد مقاله «علیبن ابیطالب» نوشته وکسیا واگلیری است که در دائرةالمعارف اسلام بهچاپ رسیده است. چهرهای که از علی (ع) در این مقاله ترسیم شده، غیرواقعی و تحریفشده است. در کل مقاله، روی سه محور اساسی درباره شخصیت سیاسیـ مذهبی علی (ع) تأکید شده و توجه مؤلف را جلب کرده است: الف ـ علی (ع) و خلفا؛ ب ـ علی (ع) و مواجهه با مخالفان؛ ج ـ علی (ع) و کفایت لازم سیاسی و اجتماعی برای حل مشکلات حکومت. در قسمت اول، نویسنده میکوشد سیاست علی (ع) را در مواجهه با خلفا، سیاستی کاملا خصمانه نشان دهد؛ به گونهای که خواننده تصور میکند علی (ع) کاری جز مانعتراشی و منازعه با خلفا نداشته و بههنگام شورش علیه عثمان، نه تنها از شورشیان حمایت کرده، بلکه رهبری آنان را نیز برعهده داشته است. بر این اساس، مؤلف کار او را در پذیرش خلافت از طرف این گروه، تخطئه کرده است. در قسمت دوم، سیاست علی (ع) را در مواجهه با مخالفان حکومتش، سیاستی خشن، افراطی و برآمده از خصوصیات اخلافی او نشان داده است. از سوی دیگر، کوشیده است مطالبات دشمنان او را تا حد ممکن محق جلوه دهد. در بخش سوم، نویسنده به مناسبتهای مختلف نشان داده که علی (ع) کفایت لازم سیاسی را برای اداره حکومت و حل مشکلات نداشته، به گونهای که خود از تصمیمات و اقداماتش پیوسته پشیمان میشده است. با توجه به موارد فوق، در نقد این مقاله سعی شده است با استناد بر منابع معتبر تاریخی شیعه و اهل سنت، برداشتهای غیرواقعی نویسنده نشان داده و چهره واقعی (ع) بهتصویر کشیده شود.
خلاصه ماشینی:
"اگر براساس ادعای بیاساس معاویه، علی (ع) حاکم مشروع و قانونی نبود تا نزد او اقامه دعوا کنند، جوابش را امام (ع) داده که حق انتخاب خلیفه ــ گذشته از نظریه شیعه در این زمینه که قائل به نص هستند و در انتخاب امام رأی مردم را معتبر نمیدانند ــ چه براساس شورا و چه رأی عمومی، حق اهل حل و عقد و یا مهاجران و انصار است (ابن ابیالحدید، بیتا: ج 13، ص 35 و ج 3، ص 75) (17) ؛ چنانکه خلفا اینگونه انتخاب شدند و امام (ع) به معاویه میفرمود: «همان کسانی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، با من هم بیعت کردهاند» (منقری، 1403 ق.
مؤلف با این سخن که «علی (ع) در باتلاقی از مشکلات دستوپا میزد» چه چیزی را میخواهد ثابت کند؟ اگر منظور او این است که حکومت علی (ع) با مشکلات زیادی روبهرو بود، این مطلبی کاملا بدیهی است ولی بیان این مطلب با این ادبیات صحیح نیست؛ و اگر منظور او این است که علی (ع) نمیتوانست دربرابر مشکلات، تصمیم درستی برای حل آنها اتخاذ کند، و عاجزانه در این باتلاق دستوپا میزد، این یک قضاوت غیرکارشناسانه است، زیرا: اولا مشکلات بهوجودآمده معلول عواملی بوده است که بیش از دو دهه در جامعه نهادینه شده بود و حکومت علی (ع) بهعنوان حکومتی اصلاحگر روی کار آمده بود و انتظار اصلاح این جامعه، که امام (ع) مشکلات آن را همانند روز بعثت پیامبر (ص) تشبیه کرده بود (نهجالبلاغه، ص 57) و ریشهکنی آن عوامل در عرض چهار سال و اندی، انتظاری غیرمنصانه است آنهم با کارشکنیها و دشمنیهای باند اموی."