خلاصه ماشینی:
"چند اثر او به طور مستقیم به اندیشههای فرگه مربوط میشود، که مهمترین آنها عبارتنداز، فرگه: فلسفهی زبان 1973 (Frege: Philosophy of Language) تفسیر فلسفه فرگه 1981 (The Interpretation of Freges, Philosophy)و فرگه: فلسفهی ریاضیات 1991(Frege: Philosophy of Mathematics)از میان این سه کتاب، دو کتاب اول و سوم حاوی شرح مفصل آموزههای مختلف فرگه به همراه ارزیابیهای دامت از آنها و همچنین آرای خود او است.
پاتنم هر چند کار علمیاش را با منطق و فلسفهی علم و ریاضیات آغاز کرد و در این حوزهها به موفقیتهایی دست یافت و به اتفاق یکی دیگر از منطقدانان موفق به حل مسئلهی دهم هیلبرت (Hilbert) در باب معادلات دیوفانتین Diophantine)؛ برگرفته از نام دیوفانتوس اسکندرانی (Diophantus of Alexanderia)، ریاضیدانی که زمان زندگیاش روشن نیست) گردید، از اواسط دههی 1960 بیشتر در دو حوزهی فلسفهی عمومی زبان و فلسفهی ذهن به فعالیت پرداخت.
او در حوزهی معرفتشناسی نیز دارای سهمی مهم است: او استدلال کرد که صدق در نهایت یک مفهوم معرفتی است، یعنی صدق و «مقبولیت عقلانی ایدهآل» (یا توجیه ایدهآل) مفاهیمی هستند که درهم تنیدهاند؛ علاوه بر این او از شکگرایی بنیادی یا شکگرایی فراتر از شاهد (evidence- transcendentscepticism)انتقاد کرد، و ضمن دفاع از آنچه خود وی «واقعگرایی درونی» (internal realism)مینامد نشان داد که آن دو مسئله، یعنی مفهوم معرفتی بودن صدق و نادرستی شکگرایی بنیادی یا شکگرایی فراتر از شاهد به یکدیگر بسته هستند.
پاتنم در کتابش معنی و علوم اخلاقی (1978، Meaning and Moral Sciences) علیه ضد واقعگرایی استدلال میکند و میگوید صدق را نمیتوان بیانپذیری تضمین شده تلقی کرد زیرا میتوان گزارهای نشان داد که به صورت تضمین شده بیانپذیر، اما کاذب است."