چکیده:
اسکندرنامه کتابی است که به ظن قوی،از عربی به فارسی، به وسیلهء محرری که نمیدانیم کیست،ترجمه شده و قسمتی از اول و آخر آن نیز افتاده است.انشای کتاب در نهایت روانی، سادگی و دلانگیزی است و بسیاری از کلمات و ترکیبات کهن پارسی در آن دیده میشود.
اسکندرنامه شامل داستان اسکندر ذوالقرنین است و ماجرای رفتن او به سوی ظلمات و داستان آب حیوان و خضر و نیز بیرون شدن او از ظلمات،رفتن به چین و ترکستان و جنگیدن او با پریان و زنگیان و دیوان و روسها و کافر ترکان و دوالپایان و فیلگوشان و...را وصف میکند.
خلاصه ماشینی:
اسکندرنامه در اوایل قرن 11 و در ناحیهء شرق ایران(آسیای مرکزی)، در شرایط تاریخی خاصیّ،یعنی بحبوحهء فتوحات مسلمین،پدید آمد7 این امر در محتوا و بازتابهای تاریخی ضمنی این روایت انعکاس یافته است؛به گونهای که این داستان،صرفا نبرد اسکندر با ترکان کافر آسیای مرکزی است که در ماوراءالنهر زندگی میکردند و کاملا میتوان پیشبینی کرد که اسکندر نه تنها تجسّم غازی شاه،بلکه مهمتر از آن شاه،پیامبری است که علیه دشمنان خداوند جهاد میکند او در تلاشی که به منظور تغییر کیش جهانیان به آیین اسلام میکند،در مواقع لازم، خدا را برای کمک در کنار خویش مییابد.
شاه در اسکندرنامه یک شخصیت فعّال نظامی است که با مفاهیم سنّتی پادشاه تناسب دارد و نظم سیاسی را در زمان صلح برقرار میکند البته با چالشهایی نیز روبهرو میشود؛اما برای رسیدن به این هدف اصلی،یعنی گسترش اعتقاد اسلامی،طرح پیشرفت را به شدّت به اجرا در میآورد.
غالب شخصیتی حاکم در ذهن مردم چنین شکل گرفته است: اسکندر،به عنوان شاهی آرمانی و حقیقی تفسیر میشود که به خاطر ترکیب پیامبری و سلطنت در وی،در قالب شاه-پیامبری که هم به عنوان واسطه بین خداوند(عالم کبیر)و انسان(عالم صغیر)عمل میکند و هم کمک الهی را برای تسخیر جهان دریافت میکند،معرفی میشود.
تحلیل زیر،این مطلب را برجسته میکند که چگونه نویسندهء اسکندرنامه از فرشتگان،به عنوان وسیلهء مداخلهء الهی به منظور تقویت سیمای پادشاه در این روایت استفاده میکند؛به ویژه این تذّکری که شاه از فرشتگان دریافت میکند،دو جزء دارد:جزء اوّل با موضوعات آموزشی-اخلاقی ارتباط دارد و جزء دوم- که گستردهتر است-با مضمونهای عملی زندگی و اعمال پادشاهان ارتباط دارد .