چکیده:
در نوشته زیر،سیر داستاننویسی ایران،بهویژه داستان کوتاه در دوران معاصر،به کوتاهی بررسی گردیده،سپس علل و عوامل شکلگیری داستان کوتاه فارسی و پیشگامان و نویسندگان اثرگذار این گونهء ادبی در دورهء اخیر ادبیات ایران،و بهویژه بازتاب آن در ادبیات معاصر فارسی، بررسی شده است. داستان کوتاه در ادبیات فارسی دارای جایگاهی ارزشمند است و آنچه از ادبیات فارسی برمیآید،این است که داستان کوتاه نهتنها گونهای ادبی و هنری است،بلکه مظهر زیبایی،تفاهم،تأمل،تدبر و انساندوستی است،که به صورت گونهء ادبی جهانشمول جلوهگر میشود و حتی گاهی در مقابل ضد فرهنگها و ناهنجاریهای اجتماعی قرار میگیرد.پس توجه به شناخت کلیتر و بهتر داستان کوتاه،در فرهنگ جهانی و ایرانی ستودنی است.داستان کوتاه فارسی بر اثر عوامل و انگیزههای گوناگونی،مانند دگرگونیهای اجتماعی،نوآوری روزافزون وسایل ارتباط جمعی زندگی،رواج ارزشها و اندیشههای فکری،فرهنگی و اخلاقی تازه در جامعهء ایران،آشنایی با ادبیات مغرب زمین و بروز جنگ جهانی دوم،سبب توجه نویسندگان ایرانی و رویکرد آنان به سمت و سوی داستان کوتاه فارسی و فرهنگ عامیانهء ایران گردید. در این مقاله،شناخت و شکلگیری داستان کوتاه و علل پیدایش و ضرورت تداوم آن در ادبیات معاصر فارسی توضیح داده شده است؛سپس ویژگیهای اینگونهء ادبی و همچنین دیدگاهها و نظرات منتقدان و نویسندگان بزرگ دربارهء داستان کوتاه مطرح گردیده است.
خلاصه ماشینی:
با وجود پدیدههای چون انقلاب مشروطیّت،جنگ جهانی دوم، پیروزی انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نویسندگان ایرانی،اثرگذاری این پدیدههای خاص را در پیدایش و پیشرفت نثر داستانی و رابطهء متقابل این پدیدهها را در زندگی فردی و جمعی چنان ماهرانه،هنرمندانه و شاعرانه در تار و پود داستانهای کوتاه خود تنیدهاند که نهتنها مسحور کننده است،بلکه با عبارتهای ادبی و نثری خیالانگیز،سرشار از حسّ شاعرانه،داستانهای کوتاه بسیار بدیع و شیرین بهوجود آوردهاند که با توجه به عناوین و محتوای آنها،جذبههای فکری،نکتههای حیرتانگیز و مفاهیم بهتآفرین زندگی اجتماعی را با تمام جنبههای زشت و زیبا،خوب و بد،راستی و کژی،نفاق ونقاب،ریا و صداقت و مهر و کین بیان (به تصویر صفحه مراجعه شود) نموده و داستانهای خود را مملوّ از تعبیرات،کنایات و امثال و حکم، با بهرهگیری از زبان عامیانه،غنی،عمیق و اثرگذار ساختهاند؛چرا که داستان کوتاه،بهعنوان یک ژانر ادبی جهانی در حوزهء تفاهم فرهنگی و گفتوگوی تمدّنها،میتواند شعلههای تابناک دانایی، توانایی،صلح،آرامش و انساندوستی را در جانهای شیفته برافروزد و آگاهی سرمستکنندهای را به کام علاقهمندان و دوستداران شناخت و معرفت فروریزد.
ویلیام فاکنر،نویسندهء معروف آمریکایی، گفته است:«هر رماننویسی اوّلش میخواهد شعر بگوید،بعد میبیند که نمیتواند؛آن وقت به داستان کوتاه روی میآورد که بعد از شعر، مطلوبترین فرم ادبی است،و وقتی که در این کار هم فروماند،به نوشتن رمان دست میزند»(همان) داستان کوتاه،تصویر لحظههای خوب و بد زندگی است و نویسنده در دنیای داستان،به راحتی و نرمی،ما را با ابعاد گوناگون اجتماعی، روحی،روانی و عاطفی آدمهای پیرامون خود آشنا میسازد و جنبههایی چون غمها،شادیها،آرزوها،دردها،خوبیها،بدیها،پلیدیها و خلاصه همهء صفات درونی و بیرونی شخصیتهای داستانی را در تمام لحظههای داستان،برای ما به خوبی جلوهگر میسازد.