خلاصه ماشینی:
"دیدگاه سنتی، شکلیابی این سازمان را بازتاب شرایط اجتماعی،سیاسی و اقتصادی میدانست که بر جامعهی مصر آن زمان حکمفرما بود که از،جمله آنها میتوان به گسترش نفوذ استعمار در کشورهای اسلامی،اوضاع نامساعد اقتصادی،تبعیضهای موجود در جامعه و رواج تفکر جدایی دین از سیاست(سکولاریسم)در میان روشنفکران و آهنگ احساسات ملیگرایانه برای اصلاح این کشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 9191 مصر بر ضد انگلیس اشاره کرد؛این در حالی است که نویسنده این کتاب علت اصلی شکلگیری اخوان المسلمین در دههی 0391 را نه خودنمایی تجاوزکارانهی سنتگرایی مذهبی بلکه برآمدن سیاستورزی تودهای مدرن در مصر عنوان میکند؛اما شایان ذکر است که وی عوامل فوق الذکر را نیز بیتأثیر نمیداند و آنها را در تسریع و گسترش جنبش مؤثر میداند.
نویسنده اشاره میکند که پایان بحران اول:1-سرآغاز مداخلهی جمعیت در امور سیاسی بود ولی جمعیت تا سال 8391 رسما از مقاصد خود برای ورود به مقولات سیاسی و پرداختن علنی به سیاست پرده برنداشت؛2-تبدیل جمعیت از یک تشکیلات خیریه اداری به جماعتی کاریزماتیک؛3-غلبهی جاهطلبیهای ملی یا حتی بین المللی بر دیدگاه محلی جمعیت و در نهایت اینکه 4-نخستین نزاع داخلی جمعیت به نظر میرسد باید سرشت اقتدارگرا و متمرکز جنبش را تقویت بر اسلام در طی دههی 0391 توسط حسن البنا اشاره میکند و آن را بازتابی از سرخوردگی عمومی از تشکیلات سیاسی که در رسیدن به دو هدف سیاسی عمده در مصر،یکی رهایی از استعمار و دیگری پیشرفت اقتصادی،ناکام مانده بود، میداند."