خلاصه ماشینی:
"بر همین اساس است که دوبد آنگاه که مشاهده میکند منطقه لرستان و خوزستان با وجود استعدادهای بالقوهء فراوان،سخت عقب افتاده و ویران است چنین مطرح میسازد که شواهد و مدارک بیانگر آنند که این مناطق در دورههایی آباد و متنعم بودهاند اما چرا حالا چنین سرنوشتی را دچار گشتهاند؟و سپس براساس بررسیها و اطلاعات خویش درصدد پاسخ برآمده و چنین مینویسد: «اگر کوهنشینان آن کمتر مشرب یاغیگری میداشتند و یا قدرت حکومت ایران آنقدر مؤثر بود تا بتواند ایشان را به درستی مقید کند و اشتیاق بیشتری داشت تا به تقویت کشاورزی و تجارت در امپراتوری[؟]بپردازد،چهبسا لرستان یکی از مطلوبترین نقاط دنیا میشد»13و بدنبال این،مطلب دیگری را مطرح میسازد که از واقعیتهای تاریخ این سرزمین است و آن را بایستی به عنوان یکی از عوامل اساسی در ویرانی این مناق به شمار آورد.
ازاینرو ظاهر متروک و غیبت زندگانی اجتماعی را که برخی سیاحان اروپایی هنگام گذر از مناطق سر راه کاروانرو مشاهده میکنند و اغوا میشوند تا آن را به همه کشور تعمیم دهند تصوری نادرست است»14چنانچه ملاحظه میشود دوبد با طرح این موضوعات ضمن نشان دادن هوشمندی و نکتهسنجی خویش فضاهایی را ایجاد نموده است که ورود به آنها میتوان راهگشای پیچیدگیهای تاریخی این مناطق باشد.
21 اما در کنار این صحنههای زشت و غیرانسانی که سراسر صحنهء سیاسی-اجتماعی این مناطق را پوشانده بود صحنههایی زیبا و تحسینبرانگیز نیز در حیات اجتماعی مردمان رنجور و ستمدیدهء این دیار مشهود بود که آدمی از شنیدن آنها تعجب میکند که چگونه در چنین سرزمینی میتوان اینچنین صحنههایی را مشاهده نمود؟ صحنههایی که حتی برای روح لطیف و مومن سیاحی خارجی مثل او بینظیر جلوهگر شده و او را بر آن داشته تا این محاسنات را در مقایسه با مردمان مترقی ممالک غرب سخت بستاید."