نویسنده: بوچانی، محمد حسین؛
خرداد و تير 1384 - شماره 92 و 93 (4 صفحه - از 40 تا 43)

"ممفورد،شهر و به طور کلی شهرنشینی را«که مترجم از آن به عنوان جامعه مدنی نام میبرد»در دو بعد کالبدی و اجتماعی بررسی میکند:«در بعد فیزیکی،شهر جایی است ثابت برای استقرار آدمی و محتوای اجتماعی آن،از سوی دیگر ظرف و پوستهء شهر باید آن قدر انعطاف داشته باشد که بتواند کنشها و واکنشهای جامعه را برتابد و به پرورش مدنیت(شهرگرایی)کمک کند. شهر هر زمان لازم باشد باید پوست بیندازد و پوسته نو باید در خور محتوایی متحول شده در نمایی از دروازه ارگ،شهر تهران کارکرد عمده شهر این است که قدرت را به شکل،انرژی را به فرهنگ،ماده مرده را به نمادهای زنده هنری و تولید مثل بیولوژیکی را به خلاقیت اجتماعی تبدیل کند به عقیدهء ممفورد اگر بخواهیم شالودهء تازهای برای زندگی شهری بریزیم،باید ماهیت تاریخی آن را درک کنیم و کارکردهای نخستین و بعدی آن و آن چه را که در آینده به آن افزوده میشود،از یکدیگر تمییز دهیم زمان و مکان مناسب با آن باشد. «برای درک مفهوم شهر پس از سدههای میانی،انسان باید نسبت به تفسیری که از رنسانس میشود و هنوز هم باب طبع روز و مورد پسند است-یعنی نهضتی که مفهوم آن حرکت به سوی آزادی و برقراری دوبارهء شأن انسانی شناخته شده است-با احتیاط برخورد به عقیده ممفورد، برای درک مفهوم شهر پس از سدههای میانی،باید نسبت به تفسیری که از رنسانس میشود و هنوز هم باب طبع روز و مورد پسند است- یعنی نهضتی که مفهوم آن حرکت به سوی آزادی و برقراری دوبارهء شأن انسانی شناخته شده است- با احتیاط برخورد کرد کند،زیرا رنساس واقعی فرهنگ اروپایی،عصر بزرگ شهرسازی و پیروزی اندیشه رستاخیزی بود که در سده دوازدهم آغاز شد و ستایش اغراقآمیز خود را."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)