چکیده:
فرهنگ و تمدن با همه تعاریف تشریحی، تاریخی، هنجاری، روان شناختی، ساختی، تکوینی و ... ظاهرا یک مفهوم مشترک را میرساند و آن جریان انسان شدن انسان است با همه تعابیر و تفاصیل و جزئیات آن. فرهنگ کلیت درهم تافته شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات، آداب ورسوم وهرگونه عادت و توانایی است که آدمی یاد میگیرد. تاثیرات اساسی فرهنگ ایران پیش از اسلام در قرون نخستین اسلامی، موضوع بحث این مقاله است که به لحاظ اهمیت موضوع و با توجه به پیشینه تاریخی ایران و ایرانیان در طول تاریخ و نیز تحولات عظیم مختلف سیاسی، اجتماعی، دینی، علمی، اقتصادی و ... که در این بخش از جغرافیای جهان بوقوع پیوسته است، آنچه دردو قرن اول اتفاق افتاد با همه کاستیهایش به یکباره در قرن سه و چهار نتیجه داد و رنسانس اسلامی را به وجود آورد، دورانی طلائی از شکوه و عظمت ومجد علمی وفرهنگی ونوزائی جدید در عرصه فرهنگ وتمدن البته این حاصل نشد مگر در بستر مناسب خود که همانا دو قرن اول بود با محوریت ایرانیها و مجاهدتهای بی دریغ آنها واین به معنای نادیده گرفتن سهم سایر مسلمانا ن درایجاد فرهنگ وتمدن ایرانی، اسلامی نیست. تمدن اسلام (به کمک فرهنگ ایران و روم) وارث فرهنگ قدیم شرق و غرب شد، نه تقلید کننده صرف از فرهنگهای سابق بود نه ادامه دهنده محض، ترکیب کننده بود و تکمیل سازنده.
خلاصه ماشینی:
"لیکن طولانی شدن حکومت ساسانیان و از بین رفتن بسیاری از بنیادهای اصیل دینی و اخلاقی و اجتماعی حکومتگران باعث شد تا بر آنچه که آنها داشتند روپوشی از گرد و خاک سرگردانی و زشتی کشیده شود و آمدن مسلمانان جدا از لطمات فیزیکی که به ایران وارد آوردند (وآن نیز طبیعت هر جنگ و ستیزی است) بسان بارانی بود که گرد و خاک از فرهنگ و تمدن ایرانی زدوده و خار و خاشاک زائد را با خود برد و آنچه که فایده دو ملت را در خود داشت به جا گذاشت.
لذا با سقوط دولت بنی امیه، از تمدن و فرهنگ ایران پاره ای عناصر که در دنیای اسلام قابل جذب بود همراه با نفوذ موالی در دنیای اسلام و در سازمان خلافت عباسی جای خود را باز کرد (زریـن کـوب، عبدالحسین، 1373، ص 55) و آنها (عباسیان) هر وقت درصدد تعیین امری که با دستگاه حکومت ارتباط نزدیک داشت برمی آمدند با مشورت ایرانیان تازه مسلمان و بصیر و خبیر به اقتباس آنچه در ایران قبل از اسلام معمول بود میپرداختند.
بعد از نقش اساسی و کلیدی که درجریان اهمیت نقش سیاسی - نظامی ایرانیان در روی کارآمدن عباسیان داشتند نیاز عباسیان به وجود ایرانیان اگر بیشتر از گذشته نبود کمتر نشده و لذا به حسب ضرورت عباسیان نیز مجبور به استفاده از عناصر ایرانی بودند و چون از وجود آنها به هر دلیل استفاده میشد، منشأ تحولات زیادی از جمله در مسائل فرهنگی میشدند دکتر علی اصغر حلبی در کتاب تاریخ تمدن اسلام در این خصوص میگوید: نخستین کسانی که در اسـلام مدارس مهم بنا کردند ایرانیان و اعاجم بودهاند و اگر خبری که غربیها از مدرسه مأمون در خراسان (نیشابور) یاد کردهاند درست باشد، در بلاد ایرانی و برای پیشبرد هدف ایرانی بوده است."