چکیده:
هر چند بررسی جامع برنامههای بهداشت روان با توجه به اهمیت، پیچیدگی و گستردگی
آنها در یک مقاله امکانپذیر نیست، اما مروری کوتاه بر این برنامهها میتواند تا
اندازهای در جهت تبیین پیشرفتها و دستاوردها و مشخص نمودن نیازها و چالشها
مثمرثمر باشد. از اینرو، هدف این مقاله مروری کوتاه بر تاریخچه بهداشت روان در
ایران بوده و تلاش شده که سیر تغییر و تحولات، پیشرفتها، دستاوردها، نیازها، و
چالشهای موجود مورد بررسی قرار بگیرند. نگاهی به تاریخچه بهداشت روان در ایران
نشان میدهد که در 50 سال اخیر پیشرفتهای چشمگیری در زمینه بهداشت روان در کشور
حاصل شده است که مهمترین آنها طرح ادغام بهداشت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی
اولیه باشد. موفقیتهای به دست آمده در این زمینه موجب شده که در سالهای اخیر،
برنامه ادغام بهداشت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه در ایران به عنوان
الگویی برای سایر کشورهای منطقه پذیرفته شود. علاوه بر این، در زمینههای دیگر، از
جمله بهداشت روان کودکان و نوجوانان، پیشگیری از خودکشی، درمان اعتیاد، و بهداشت
روان در بلایای طبیعی نیز پیشرفتهای قابل ملاحظهای حاصل شده است. اما علیرغم این
پیشرفتها و دستاوردهای مهم، نواقص، کمبودها و نیازهای بسیاری وجود دارند که در جهت
بر طرف نمودن آنها، تلاشهای جدی و مستمر، عزم ملی و مشارکت گسترده متخصصین و
مردم، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی ضروری خواهد بود. علاوه بر این، با
توجه به گستردگی و پیچیدگی مسئله بهداشت روان، تقویت ساختار تشکیلاتی سیستم بهداشت
روان و حمایت از آن و تلاش در جهت ارتقاء کمی و کیفی تحقیقات و پژوهشهای علمی و
ارزیابیهای میدانی ضروری میباشد.
خلاصه ماشینی:
"1) تاریخچه بهداشت روان در ایران نگاهی به تاریخچه بهداشت روان در ایران نشان میدهد که در طی چند دهه گذشته پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه ارائه خدمات بهداشت روان در ایران صورت گرفته است، بالاخص در سالهای اخیر، برنامه ادغام بهداشت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه در ایران به عنوان الگویی برای سایر کشورهای منطقه پذیرفته شده است.
در سال 1370، این طرح در منطقه هشتگرد نیز به اجراء درآمد، که نتایج آن اثربخشی و کارآیی ارائه خدمات بهداشت روان به عنوان بخشی از مراقبتهای بهداشتی اولیه را مورد تأیید قرار داد (بوالهری و محیط، 1374).
3) نیازها و چالشها هرچند توسعه طرح ادغام بهداشت روان در مراقبتهای اولیه منجر به بهبود ارائه خدمات بهداشت روان، بالاخص در مناطق روستایی شده است و تعداد قابل توجهی از جمعیت کشور تحت پوشش قرار گرفتهاند، اما هنوز درصد نسبتا بالایی از جمعیت روستانی (37 درصد) و همچنین شهرنشین (2/89 درصد) تحت پوشش قرار ندارند (یاسمی و همکاران، 2001).
هرچند ادغام برنامه های بهداشت روان در نظام مراقبتهای اولیه در تشخیص و درمان مشکلات روانپزشکی بسیار موفقیتآمیز بوده است، اما کیفیت برنامهها در حد مورد انتظار نبوده و ضروری است که جهت تقویت کیفیت خدمات، برنامهریزیهای مدون، از جمله تدوین برنامههای بازآموزی مراقبین بهداشتی اولیه و کارکنان در سطوح مختلف، پیشبینی خدمات روانپزشکی و روانشناختی در مراکز پزشکی عمومی و ایجاد یک سیستم ارتباط کاری بین نظام بهداشت اولیه و بخش خصوصی، انجام گیرد (یاسمی و همکاران، 1382)."