خلاصه ماشینی:
"این دیدگاه را مورد تردید قرار میدهد و حتی منقولات مفسران و برخی از روایات در این باب را رد میکند و مینویسد:ممکن است بگوییم شاید کلمات یا معشر الجن و الانس،نه برای آن است که جن هم مخاطب باشند به این خطاب که برای آنها هم پیامبرانی از خودشان فرستاده شده است،بلکه مقصود تعمیم مطلب است که کنایه از عموم مردم گذشته و حال و آینده است و به خصوص که روایتی و حدیثی نقل نشده است که از جن پیغمبری بوده است،و در تفسیر صافی نوشته است از حضرت امیر علی علیه السلام پرسیدند:آیا خدا برای جن پیغمبر فرستاده؟فرمود:پیغمبر یوسف نام،داشتند که او را کشتند.
ایشان در این آیه و در آیات مشابه دیگر مانند: و اذ نتقنا الجبل (اعراف271/7/)که خواستند این حرکات را به جنبههای غیرطبیعی حمل کنند و بگویند خداوند که کوه را از جای کند و بالای سر آنها قرار داد تا آنها ایمان بیاورند و عملا بنی اسرائیل را الجاء و الزام کرد تا قبول کنند و گرنه کوه بر سر آنها فرود میآید،یا در داستان اصحاب سبت که مفسرین در آیهء: کونوا قردة خاسئین (بقره56/2/) گفتهاند آنها همگی بوزینه شدند،این تفسیرها را نمیپذیرد و مینویسد:قدرت آفرینش و رهبری پیامبران احتیاج ندارد به این گونه حوادث منقول،به عنوان معجزهء انبیا و چنانکه در سورهء بقره نسبت به هر دوی این قضیه احتمال قابل فهم خود را نوشتیم،اینجا هم ممکن است نظیر آن را بگویم که آیه صریح نیست در تبدیل صورت آدمی به بوزینه شدن؛و نه از جای کندن کوه و بالای سر مردم نگاهداشتن21و گفتههای مفسرین شبیه به داستانهای یهود است و مجعولات متخذ از آنها."