خلاصه ماشینی:
"در این مسأله،اختلاف دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه آیا حکمی که در آن نص به ابدی بودن شده باشد(حکم مؤبد بالنص)نسخپذیر است یا خیر؟اکثر عالمان اهل سنت به جواز نسخ چنین حکمی معتقد شدهاند.
زیرا نسخ عبارتست از رفع حکم ثابتی که به مقتضای اطلاق ظهور در دوام داشته و به زمان خاصی اختصاص نیافته باشد»82 به نظر وی در این زمینه فرق نمیکند که حکم موقت به دلیل متصل توقیت شده باشد یا به دلیل منفصل و نظر فخر رازی را که به جواز نسخ در صورت دوم،حکم داده،مردود شمرده میگوید:«فخر رازی تصور کرده در صورتی که حکم به دلیل منفصل توقیت شده باشد،نسخ جایز میباشد،در حالی که فساد این سخن آشکار است»92 صاحب البیان درباره نسخ حکم مؤبد نیز مینویسد:«اما عدم وقوع نسخ در حکمی که در آن تصریح به دائمی بودن شده است امری کاملا آشکار است»03 -احکام امتحانی نسخپذیر نیستند گفتیم که طبق تعریف صاحب البیان،نسخ عبارتست از:رفع حکم ثابت در شریعت مقدس،به دلیل پایان یافتن زمان آن،به موجب این تعریف،نسخ صرفا ناظر بر احکام واقعی است.
»13 صاحب البیان ضمن بررسی آیات نجوا و اشفاق(مجادله21/85/-31)و احادیث مربوط به آن،ابتدا گریزی از پذیرش وقوع نسخ در این دو آیه نمییابد زیرا آیات مذکور ناظر بر موضوعی واحد هستند و تعارض آنها از نوع تعارضی است که وقوع آن را در قرآن جایز شمرده است23،اما بلافاصله در این نظر تردید کرده میگوید:اما اگر امر به دادن صدقه برای نجوای با پیامبر دستوری صوری و امتحانی نظیر دستور به ابراهیم برای ذبح فرزندش بدانیم،آیه دوم را نمیتوان به معنای اصطلاحی،ناسخ شمرد."