چکیده:
از جمله مباحث کلامی،بحث رؤیت،یعنی دیدن خداوند متعال است.مشبهه و مجسمه به تبع برخی از یهودیان،برای خدا جسم قائل شده و گفتهاند:حق تعالی را میشود دید.
اشاعره گرچه خدا را مادی نمیدانند،گمای کردهاند در قیامت برای مؤمنین قابل رؤیت است و برای اثبات مدعای خود،ادلهء عقلی و نقلی آوردهاند.به عقیدهء معتزله و امامیه ادعای اشاعره با مبنای آنها در تضاد است.حضرت امام خمینی رحمه الله رؤیت را ممکن،ولی قلبی و از نوع حقیقت ایمان دانستهاند.ایشان معتقد بودند که ایمان به مقام توحید و ولایت،حجاب را از بین میبرد و علمی که منتهی به ایمان و خوف از خدا نشود،حجاب اکبر است.نیز ایمان را نور الهی دانستهاند که قلب را آماج تجلیات خدا قرار میدهد.
همچنین ایشان بین ایمان و عمل صالح و لقاء الله،قائل به پیوند بوده و معتقدند:اگر انسان اهل ایمان و عمل صالح باشد،با عنایات الهی و به اندازهء ایمان و اعمالش صاحب کرامات میشود.
One of the issues discussed in theology is the ‘beatific vision،’ or seeing God. The Mushibbahah and Mujassimah sects، taking their lead from some Jewish groups، hold that God has a body and hence He can be seen. The AshÝarÐ sect، while they do not believe God to have a material body، surmise that He is visible to the believers during the Resurrection and have gone one to support their claim by putting forward rational and traditional proofs. The MuÝtazili and the Imamiyyah however see the claim of the AshÝarÐ’s to be in conflict with their bases and premises. Imam KhumaynÐ (r) holds that the beatific vision is a possibility، but with the heart and based upon the reality of faith. He was of the belief that true faith in the station of divine unicity (tawÎÐd) and sanctity (or grace، walÁyah) removes the veil impeding the vision، and went on to stress that any knowledge that is not tantamount to faith in and fear of God is the greatest of veils. In line with this، the Imam saw faith to be a divine light that makes the heart to be the locus of divine manifestations and effusions. He also held that there was a link between faith، the practice of good deeds، and the meeting with God، such that if a man were to have faith and do good deeds، he would، by the grace of God and in accordance with his level of faith and measure of deeds، be able to work wonders.
خلاصه ماشینی:
"اشاعره گرچه خدا را مادی نمیدانند،گمای کردهاند در قیامت برای مؤمنین قابل رؤیت است و برای اثبات
حضرت امام خمینی رحمه الله رؤیت را ممکن،ولی قلبی و از نوع حقیقت ایمان دانستهاند.
اشاعره گرچه رؤیت خدا را در این جهان ممتنع میدانند،در آخرت جایز و صحیح
رؤیت این است که در آخرت مثل ماه بدر دیدن خدا ممکن میشود.
رؤیت ظاهری و نظر حسی آن است که چیزی با چشم ظاهر دیدنی باشد؛مانند دیدن
نگاه کنند تا به مقام رؤیت برسند و ملکوت عالم را ببینند و از این راه تأسی خود را به
غزالی نیز آشکارا از رؤیت خدا با دیدگان در آخرت سخن گفته است.
واداشته و به نظر وی تصدیق معنای ظاهری برخی آیات،مشروط به این است که بتوان آنها
رؤیت در این جهان را محال دانسته و گفتهاند:«تنها مؤمنان در آخرت خدا را میبینند.
فخر رازی به زعم خود،معنایی ذوقی از رؤیت را بیان کرده و قائل است که اگر رؤیت
تفتازانی نیز گفته است:«عقیدهء اهل سنت این است که خدا در آخرت دیده میشود و
نظر امامیه آن است که رؤیت خدا با چشم ظاهر،در خواب و بیداری،در دنیا و آخرت
در کتاب مقامات الاسلامیین نیز اقوال و آرای معتقدان به جواز رؤیت را نقل کرده است.
خلاصهء کلام ایشان این است که رؤیت امری وجودی و اثباتی است،ولی حدوث امری
نظر امامیه دربارهء ادلهء نقلی برخی متکلمان این است که رؤیت خدا با چشم ظاهری،در
کتاب توحید در قرآن،نوشتهء حضرت آیت الله جوادی آملی نیز به نقدوبررسی آنها پرداخته است."