چکیده:
کرامت عمل خارق عادتی است که از اولیا سر میزند.مباحث مربوط به این اعمال در کتابهای عرفانی از جنبههای مختلفی مطرح شده است.با بررسی علل پیدایش و رواج کرامات میتوان کارکردهای گوناگونی برای آنها قائل شد.مشرب و موقعیت اجتماعی صاحب کرامت،اوضاع عصر او و چگونگی ارتباط وی با اقشار گوناگون اجتماع،از نوع کرامت و درونمایه آن قابلاستنباط است.در این مقاله کرامات خواجه عبید الله احرار بررسی شده است. بیشتر کرامات او حاوی کنش و واکنش است.نقد و بررسی این اعمال نشان میدهد که احرار براساس ویژگیهای شخصیتی،اصول طریقت نقشبندیه و اوضاع عصر،در امور سیاسی اجتماعی و اقتصادی فعالیت گسترده داشته و از این راه موقعیت ویژهای به دست آورده است. بنابراین،حفظ موقعیت یادشده،از راه تنبیه و مجازات متجاوزان،کارکرد عمدهء کرامات اوست.
خلاصه ماشینی:
"کارکردهای کرامات جدا از اینکه امکان کرامت را بیشتر گروههای فکری برای ولی اثبات کردهاند و در همین راستا از چگونگی کسب استعداد کرامتمندی،تکلیف ولی در اظهار و کتمان آن،فرق آن با دیگر خوارق عادات و مطالبی از این دست،چنانکه اشاره شد،بحث کردهاند،باید دانست که«ستون فقرات تصوف را نظریۀ ولایت میسازد و اعتقاد به کرامت پایه و اساس نظریۀ ولایت است،همانگونه که در تشییع بنیاد نخستین را نظریۀ امامت شکل میدهد و از لوازم امامت معجزات و کرامات است،در ولایت تصوف نیز کرامت امری است الزامی»(ابو سعید ابو الخیر 1385،مقدمه:49).
منبع کرامات مورد بررسی در این نوشتار،رسالۀ«خوارق عادات احرار»نوشتۀ مولانا شیخ است که جزو کتاب احوال و سخنان خواجه عبید الله احرار به تصحیح و با مقدمه و تعلیقات عارف نوشاهی چاپ شده است8 .
تجاوز به حدود احرار و یا«قصد تجاوز»،که موجب واکنش تنبیهی او در قالب کرامت شده است،به دو صورت سوءقصد به قلمرو مادی و تعدی(اهانت)به ساحت معنوی او،قابلیت بررسی دارد: الف-قلمرو مادی:این حوزه که نشاندهندۀ اشتغال احرار به امور دنیایی است شامل اموال گوناگون او،از املاک و احشام،و الزامات دنیاداری از قبیل کارگزاران و خدام است.
در رسالۀ خوارق عادات،در ذکر جنگ میان شاهزادگان تیموری اسامی برخی از این نواحی که در آنها املاک احرار موردتهدید فرض شده،بیان گردیده است:«مقرر کردهاند که تاشکند و سیرام و اندکان که گرفته میشود را جریب میکشیم و از قرار جریب مال حواله میکنیم»(مولانا شیخ 1380،بند 13:596).
بهنظر میرسد جدا از حمایت آشکار احرار در روی کار آمدن ابو سعید تیموری(همان:519)نفوذی که احرار در مقام شیخ طریقت در بین مردم داشته است،نیز قدرت اقتصادییی که از راه کشاورزی تا زمان احضارش به سمرقند،میتوانست کسب کند در فراخواندن او مؤثر بوده است."