خلاصه ماشینی:
"در اینجا باین مقدار باید قناعت شود که نظر آنهائیکه میگویند مسئولیت حقوقی در قانون ما وجود ندارد در اثر بعضی مواد مقدمه قانون اصول محاکمات جزائی احداث شده و شاید بیاساس هم نباشد ولی جزئیات آن بعدا بحث خواهد شد و نیز باین مقدار باید اکتفا کرد که قانون از یکنظر بیشباهت بعقاید آنان که ریشه مسئولیت حقوقی را ارتکاب جرم میدانند نیست و شاید هر دو تا اندازه بتوانند از تاریخ حقوق مستنداتی برای نظریه خود تحصیل کنند.
مسئله تسامح مدعی علیه در صفحات بعدی با تفصیل بیشتر بحث خواهد شد اینجا باید باین اکتفاء کرد که بعضی از محاکم در قرون اولیه پیدایش قانون مسئولیت حقوقی از محکوم کردن مدعی علیه بیگناه و یا بهتر است گفته شود بیتسامح خودداری داشتهاند مثلا در قضیه که در سال 1616 پیش آمد محکمه چنین گفت: مدعی و مدعی علیه با هم مشغول عملیان مشقی بودهاند مدعی علیه با بیگناهی و یا عدم قصد و تعمد و بدون میل خودش تصادفا وسیله جنگی خود را خالی میکند و مدعی زخمی میشود و حال مدعی ادعای خسارت میکند که متکی است به اصل تجاوز.
از مختصر و بالطبع بحث ناقص که در فوق شد شاید بتوان نتیجه گرفت که در شروع اجتماعات و قوانین مربوطه بمسئولیت حقوقی مجرمیت و یا تجاوز و اصول دیگری در این امر مداخله کردهاند و بطور کلی در حقوق انگلوساکسون میتوان تصور کرد که اول مسئولیت مطلق اصل حاکم بوده و بعد کمکم و بخصوص از سال 1616 اصل تسامح مدعی علیه دخالت داده شده و امروز این مسئله بقدری مفصل و وسیع شده که دیگر در کلیات آن بحثی نمیتوان کرد."