چکیده:
نخستین قدم در برنامهریزی توسعه منطقهای، شناسایی وضعیت موجود آن مناطق، و این
شناسایی، مستلزم تجزیه و تحلیل بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن است.
برای رتبهبندی بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، روشهای متفاوتی وجود دارد.
در میان این روشها، آنالیز تاکسونومی(4) با تلفیق شاخصهای مختلف توسعه، درجه توسعهیافتگی
آن مناطق را مشخص میکند.
این مقاله سعی دارد با استفاده از مدلها و تحلیلهای برنامهریزی، رابطهای منطقی بین
استانهای کشور برقرار کند تا سطوح توسعهیافتگی یا توسعهنیافتگی مشخص شود و با ارائه روش
جدید توسعه بین بخشی و تعیین نقاط حد بحرانی و جایگاه مراکز سکونتگاهی، راهبردهای
بخشی و ترکیبی را برای رسیدن به توسعه ارائه کرده و با سطحبندی استانهای کشور براساس
آخرین دادهها و آمار و اطلاعات، روند تغییرات هر استان و جایگاه آن در بیست سال اخیر را
بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"ش استان وزن نهایی رتبه توسعه اصفهان25/3 1 سمنان 5/3 2 یزد 25/5 3 آذربایجان شرقی 5/7 4 بوشهر 5/7 5 تهران 5/8 6 کرمان 75/10 7 مرکزی 75/10 8 گیلان 25/11 9 ایلام 75/11 10 چهارمحال و بختیاری 75/11 11 قزوین 75/11 12 فارس 25/12 13 مازندران 5/12 14 زنجان 75/13 15 خراسان 15 16 کهکیلویه و بویراحمد 25/16 17 هرمزگان 5/16 18 همدان 75/16 19 خوزستان 17 20 کرمانشاه 75/18 21 لرستان 75/18 22 کردستان 75/20 23 اردبیل 22 24 سیستان و بلوچستان 5/23 25 آذربایجان غربی 75/23 26 سطحبندی سطوح توسعهیافتگی استانهای ایران (1382 ه .
ش استان وزن نهایی رتبه توسعه تهران 17/2 1 سمنان 88/2 2 یزد 85/2 3 اصفهان 95/2 4 فارس 3/3 5 مازندران 08/3 6 خراسان 22/3 7 چهارمحال و بختیاری 23/3 8 مرکزی 23/3 9 قم 3 10 بوشهر 17/3 11 کرمان 31/3 12 گیلان 8/2 13 ایلام 34/3 14 خوزستان 29/3 15 آذربایجان شرقی 22/3 16 زنجان 36/3 17 هرمزگان 43/3 18 آذربایجان غربی 32/3 19 گلستان 35/3 20 قزوین 59/2 21 کهکیلویه و بویراحمد 44/3 22 همدان 48/3 23 کرمانشاه 56/3 24 اردبیل 56/3 25 سیستان و بلوچستان 57/3 26 لرستان 63/3 27 کرستان 65/3 28 نتیجهگیری وجود تفاوتهای بارز میان مناطقی که در اندازه برخورداری از امکانات طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و منابع بالقوه متفاوت هستند، همواره محققان را بر آن داشته است تا با استفاده از آمار و اطلاعات موجود و اتخاذ روشها و فنون مناسب، به تحلیل این فقدان تعادل فضایی پرداخته و به سهم خود، روشنگر میزان تفاوتها، درجهبندی مناطق از حیث برخورداریها و در نهایت، شناخت علل و عوامل تفاوتها، درجهبندی و نبود تعادل فضایی باشند."